تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم روزی سراغ وقت من آئی که نیستم
در آستان مرگ که زندان زندگیست تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم
پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل یک روز خنده کردم و عمری گریستم
طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم
گوهرشناس نیست در این شهر شهریار من در صف خزف چه بگویم که چیستم
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پری دریایی و آدرس mermeid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آمار وبلاگ:
بازدید امروز : 3 بازدید دیروز : 0 بازدید هفته : 7 بازدید ماه : 51 بازدید کل : 123466 تعداد مطالب : 359 تعداد نظرات : 31 تعداد آنلاین : 1