پری دریایی
You Are Always In My Heart
 
 
سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 كريسمس



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 عکس های جالب و عاشقانه جدید | www.irannaz.com

 عکس های جالب و عاشقانه جدید | www.irannaz.com

 عکس های جالب و عاشقانه جدید | www.irannaz.com

 عکس های جالب و عاشقانه جدید | www.irannaz.com

 عکس های جالب و عاشقانه جدید | www.irannaz.com



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

تو چشای سیاهش زل زد همون چشمایی که وقتی ۱۶سال بیشتر نداشت

باعث شد تا پسرک عاشق شود و با تهدید و داد و هوارو عربده بالاخره کاری کرد که باهم دوست شدن

دخترک نگاهی به ساعتش کرد و میون حرفای پسرک پرید و گفت:

من دیرم شده زودی باید برم خونه...

همیشه همین جور بوده هر وقت دخترک پسرک را میدید زود باید بر میگشت...

پسرک معطل نکرد و کادویی که برای دخترک خریده بود رو با کلی اشتیاق به دخترک داد

دخترک بی تفاوت بسته را گرفت و تشکری خشک و خالی کرد...

حتی کنجکاویی نکرد داخل بسته رو ببیند پسرک خواست سر سخن روباز کند که دخترک گفت :

وای دیرم شد..من دیگه برم خداحافظ...

خداحافظی کردند و پسرک در سوک لحظه جدایی ماتم گرفت و رفتن معشوق را نظاره کرد ....

دخترک هراسان و دل نگران بود...

در راه نیم نگاهی به بسته انداخت ...یه خرس عروسکی خوشگل بود..

هوا دیگه داشت کم کم سرد میشد

وسرعت ماشین هاییکه رد میشدند ترس دخترک رو از دیر رسیدن بیشتر میکرد
پسره مثل همیشه ۵ دقیقه تاخیر داشت

اما بازم مثل همیشه ریلکس بود...دخترک سلام کرد و پسر پاسخ گفت
دخترک بی درنگ بسته را به پسر داد و نگاه پر شوقش را به نگاه پسر دوخت.

پسر نیم نگاهی به بسته انداخت و گفت: مرسی...

بسته را باز کرد و ناگاه چشمش به نامه ای افتاد که عاشق خوش خیال دخترک برای او نوشته بود...

لبخندی زد و به روی خود نیاورد...

چند دقیقه ای را با هم سپری کردن

و باز مثل همیشه خداحافظی و نگاه ملتمس عاشقی که از لحظه ی وداع بیزار است..

این بار دخترک عاشق بود و پسره معشوق او..

معشوقی که شاید جسم اون سر قرار با 5 دقیقه تاخیر حاضر شده بود ،

اما دلش از لحظه اول جای دیگه ای بود ........

کمی آن طرف تر صدای جیغ لاستیکی دخترک و پسر را متوجه نقطه ای در آن طرف کرد..

پسرکی در زیر چرخ های ماشین جان می داد
و آخرین نگاهش دوخته شده به معشوقه ای بود که به او خیانت کرده بود



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 

برادر

 

شخصي به نام پل یك دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت كرده بود. شب عید هنگامی كه پل از اداره اش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد كه دور و بر ماشین نو و براقش قدم می زد و آن را تحسین می كرد. پل نزدیك ماشین كه رسید پسر پرسید: " این ماشین مال شماست ، آقا؟"
پل سرش را به علامت تائید تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عیدی به من داده است". پسر متعجب شد و گفت: "منظورتان این است كه برادرتان این ماشین را همین جوری، بدون این كه دیناری بابت آن پرداخت كنید، به شما داده است؟ آخ جون، ای كاش..."
البته پل كاملاً واقف بود كه پسر چه آرزویی می خواهد بكند. او می خواست آرزو كند. كه ای كاش او هم یك همچو برادری داشت. اما آنچه كه پسر گفت سرتا پای وجود پل را به لرزه درآورد:
" ای كاش من هم یك همچو برادری بودم."
پل مات و مبهوت به پسر نگاه كرد و سپس با یك انگیزه آنی گفت: "دوست داری با هم تو ماشین یه گشتی بزنیم؟"
"اوه بله، دوست دارم."
تازه راه افتاده بودند كه پسر به طرف پل بر گشت و با چشمانی كه از خوشحالی برق می زد، گفت: "آقا، می شه خواهش كنم كه بری به طرف خونه ما؟"
پل لبخند زد. او خوب فهمید كه پسر چه می خواهد بگوید. او می خواست به همسایگانش نشان دهد كه توی چه ماشین بزرگ و شیكی به خانه برگشته است. اما پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: " بی زحمت اونجایی كه دو تا پله داره، نگهدارید."
پسر از پله ها بالا دوید. چیزی نگذشت كه پل صدای برگشتن او را شنید، اما او دیگر تند و تیـز بر نمی گشت. او برادر كوچك فلج و زمین گیر خود را بر پشت حمل كرده بود. سپس او را روی پله پائینی نشاند و به طرف ماشین اشاره كرد :
" اوناهاش، جیمی، می بینی؟ درست همون طوریه كه طبقه بالا برات تعریف كردم. برادرش عیدی بهش داده و او دیناری بابت آن پرداخت نكرده. یه روزی من هم یه همچو ماشینی به تو هدیه خواهم داد ... اونوقت می تونی برای خودت بگردی و چیزهای قشنگ ویترین مغازه های شب عید رو، همان طوری كه همیشه برات شرح می دم، ببینی."
پل در حالی كه اشكهای گوشه چشمش را پاك می كرد از ماشین پیاده شد و پسربچه را در صندلی جلوئی ماشین نشاند. برادر بزرگتر، با چشمانی براق و درخشان، كنار او نشست و سه تائی رهسپار گردشی فراموش ناشدنی شدند


 

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:45 ::  نويسنده : پری

لبخند چیزی فراتر از نشان دادن خوشایند بودن چیزی است. تحقیقات روانشناسی 10 فایده لبخند زدن را بیان می‌کنند.

آدمها همیشه لبخند می‌زنند، مخصوصاً وقتی در جمع هستند اما لبخند فقط نشان دهنده شاد بودن آنها نیست. ما از لبخند برای اهداف خاص اجتماعی استفاده می‌کنیم زیرا لبخند می‌تواند پیام‌های مختلفی را به دیگران برساند.

در زیر به 10 روشی که می‌توان از لبخند برای فرستادن پیام درمورد قابل اعتماد بودن، جذابیت، اجتماعی بودن و ویژگی‌های بسیار دیگر درمورد خودمان استفاده کرد، اشاره می‌کنیم.
 


1. تشویق دیگران برای اعتماد به شما


2. جلب ملایمت و ارفاق دیگران


وقتی افراد کار بدی انجام می‌دهند و دستگیر می‌شوند معمولاً لبخند می‌زنند. آیا این کار برایشان فایده‌ای دارد؟

براساس تحقیقی که توسط لافرانس (LaFrance) و هِچ (Hecht) در 1995 انجام گرفت، می‌تواند اینطور باشد. ما با کسانیکه قانونشکنی کرده‌اند، اگر بعد از آن لبخند بزنند، با ملایمت و ارفاق بیشتری برخورد می‌کنیم. مهم نیست که لبخندی دروغین باشد، لبخندی از روی بیچارگی باشد یا یک لبخند واقعی، همه آنها باعث می‌شود برای فرد خاطی کمی تحفیف قائل شویم.

به نظر می‌رسد که به این دلیل در این مورد موثر است که تصور می‌کنیم افرادی که بعد از قانون شکنی لبخند می‌زنند، قابل‌اعتمادتر از آنهایی هستند که لبخند نمی‌زنند.
 


3. رهایی از خطاهای اجتماعی


فراموش کردید به مناسبت سالگرد ازدواجتان برای همسرتان هدیه بخرید؟ اسم یک مشتری مهم را فراموش کرده‌اید؟ سهواً یک بچه کوچک را لگد زدید؟ اگر چنین مواردی برای شما هم پیش آمده باشد، احتمالاً خجالت‌زده شده‌اید.

عملکرد خجالت این است که شما را از مکان‌های اجتماعی پرفشار بیرون کند. لبخند‌های از روی خجالت با پایین انداختن سر همراه است و خیلی وقت‌ها هم یک خنده کوتاه احمقانه به آن اضافه می‌کنیم. این کار برای این انجام می‌شود که باعث شویم فرد مقابل اشتباه سهوی ما را فراموش کرده و سریعتر ما را ببخشد.
بنابراین لبخند از روی خجالت به ما کمک می‌کند از زندان رها شویم.
 


4. چون درغیراینصورت احساس بدی پیدا خواهم کرد


گاهی‌اوقات به این دلیل لبخند می‌زنیم که هم مودبانه است و هم اینکه بعد از آن احساس بدی پیدا نمی‌کنیم. مثل زمانیکه کسی با اشتیاق درمورد اینکه چطور مقداری پول در جیب یکی از لباس‌های قدیمی‌اش پیدا کرده برایمان تعریف می‌کند. شاید خیلی جای لبخند زدن نداشته باشد اما اینکار را می‌کنید چون مودبانه است.

در یک تحقیق از افراد مختلف سوال شد بعد از شنیدن اخبار خوب از یک نفر، صورت خود را خشک و جدی نگه دارند. بعد از آن احساس بدی پیدا کردند و تصور می‌کردند که آن فرد نظر بدی نسبت به آنها پیدا خواهد کرد.

به همین دلیل است که در اینگونه مواقع سر خود را تکان داده و لبخند می‌زنیم چون می‌دانیم اگر اینکار را نکنیم، بعد احساس پشیمانی خواهیم کرد. این احساس در زنان قوی‌تر از مردان است.
 


5. خندیدن از ته قلب


لبخند زدن راهی برای کاهش فشار ناشی از موقعیت‌های ناراحت‌کننده است. روانشناسان به آن فرضیه فیدبک چهره می‌گویند. حتی وقتی به اجبار لبخند می‌زنیم برای اینکه کمی روحیه‌مان را بهتر کند کافی است.

هشدار: لبخند زدن به چیزهای ناراحت‌کننده شاید موثر باشد اما به نظر دیگران جالب نمی‌رسد. وقتی آنسفیلد (Ansfield) در تحقیق خود از شرکت‌کننده‌ها خواست تا ویدئوهایی ناراحت‌کننده تماشا کنند، آنهایی که لبخند زدند بعد احساس بهتری داشتند تا آنها که لبخند نزدند. اما آنهایی که به تصاویر ناراحت‌کننده لبخند می‌زدند در نظر دیگران خوشایند نبودند.
 


6. برای درک و بینش بهتر

وقتی عصبی هستیم، توجه ما کمتر می‌شود. متوجه نمی‌شویم که کناردستمان چه می‌گذرد و فقط اتفاقی که درست روبه‌رویمان می‌افتد را می‌بینیم. این هم از نظر لفظی و هم استعاری صدق می‌کند: وقتی مضطرب هستیم یا استرس داریم، متوجه ایده‌هایی که در گوشه‌های ذهنمان است نمی‌شویم. اما برای به دست آوردن درک از یک مشکل، دقیقاً به همین ایده‌های پیرامونی نیاز پیدا می‌کنیم.

لبخند بزنید.

لبخند زدن باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنیم که انعطاف‌پذیری در توجه را بالا برده و توانایی ما برای فکر کردن کلی‌نگر را تقویت می‌کند. وقتی این ایده توسط جانسون و همکاران (Johnson et al.) در سال 2010 بررسی شد، نتایج تحقیق نشان داد که شرکت‌کننده‌هایی که لبخند می‌زدند در کارهایی که نیاز به توجه داشت و فرد باید کل جنگل و نه فقط درختان آن را می‌دید، بهتر عمل می‌کردند.
 


7. برای جذابیت


لبخند خانم‌ها تاثیری جادویی بر همسرشان دارد و تاثیر آن حتی از ارتباط چشمی نیز بالاتر است. در یک تحقیق بر روی نحوه برخورد آقایان با خانم‌ها را در یک بار بررسی کرد ]والش و هویت، 1985 (Walsch & Hewitt, 1985) [. وقتی زنی فقط ارتباط چشمی با همسرش برقرار می‌کرد، در 20% از موارد فرد به او نزدیک می‌شد. وقتی همان زن لبخندی را هم اضافه می‌کرد، در 60% از موارد مرد به او نزدیک می‌شد.

اما وقتی مردها به زنان لبخند می‌زنند، تاثیر آن جادوییت کمتری دارد. بااینکه لبخند زدن جذابیت خانم‌ها را برای آقایان بیشتر می‌کند اما برعکس آن چندان صادق نیست. درواقع، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد مردان وقتی باغرور و یا حتی خجالت رفتار کنند، نسبت به زمانیکه شاد به نظر می‌رسند، جذابیت بیشتری دارند ]تریسی و بیل، 2011 (Tracy & Beall, 2011)[. کمتر لبخند زدن باعث می‌شود مردان مردانه‌تر به نظر برسند.
 


8. پنهان کردن فکر

روانشناسان در گذشته تصور می‌کردند که یک لبخند واقعی هیچوقت دروغ نمی‌گوید. لبخند‌های دروغین و مصنوعی فقط دهان را درگیر می‌کند درحالیکه لبخندهای واقعی به چشم‌ها نیز می‌رسد. اما در تحقیقات اخیر مشخص شده است که 80% از افرادیکه لبخند مصنوعی می‌زنند می‌توانند تاثیر لبخند بر روی چشم‌ها را نیز تقلید کنند.

پس از لبخند می‌توان برای پنهان کردن چیزی که واقعاً به آن فکر می‌کنیم استفاده کنیم اما با این وجود ساختن یک لبخند مصنوعی چندان آسان نیست زیرا زمان‌بندی آن باید درست باشد. رمز ایجاد یک لبخند قابل‌اعتماد این است که شروع کُندی دارد، یعنی نیم‌ثانیه طول می‌کشد تا روی صورت پخش شود. یک تحقیق نشان داده است که در مقایسه با یک لبخند با شروع سریع (یک دهم ثانیه)، لبخندهای با شروع کُندتر قابل‌اطمینان‌تر، واقعی‌تر و جذاب‌تر تلقی می‌شوند.
 


9. برای پول درآوردن

در موارد قبل بررسی کردیم که اقتصاددانان نیز ارزش لبخند را دریافته‌اند اما آیا لبخند می‌تواند واقعاً برایمان پول‌ساز باشد؟ واضح است که یک لبخند پهن از یک مستخدم می‌تواند: تید و لوکارد (Tidd and Lockard) در سال 1976 در تحقیق خود دریافتند که مستخدم‌هایی که لبخند می‌زنند انعام بیشتری دریافت می‌کنند.
بطور‌کلی‌تر افرادیکه در صنایع خدماتی هستند، مثل مهمانداران هواپیما یا آنها که در بخش سرگرمی و میهمان‌نوازی هستند، برای لبخند زدن به مشتریان خود پول می‌گیرند. اما مراقب باشید. تضاد مداوم بین آنچه واقعاً احساس می‌شود و آنچه نشان داده می‌شود می‌تواند موجب خستگی فرد و فرسودگی شغلی شود.
 


10. لبخند بزنید تا دنیا به شما لبخند بزند


یکی از ساده‌ترین لذت‌های زندگی که معمولاً به‌خاطر خودکار بودن آن دیده نمی‌شود زمانی است که به کسی لبخند می‌زنید و او در جواب به شما لبخند می‌زند.
اما همانطور که ممکن است متوجه شده باشید همه آدمها در جواب یک لبخند، لبخند نمی‌زنند. هینز و توم‌هاو (Hinsz and Tomhave) در سال 1991 در تحقیق خود بررسی کردند که چه نسبت از افراد لبخند را با لبخند جواب می‌دهند. نتایج آنها نشان داد که حدود 50% از افراد اینگونه رفتار می‌کنند. درمقایسه معمولاً هیچکس اخم را با اخم جواب نمی‌دهد.
 


لبخند برای طول‌عمر

اگر هیچکدام از این تحقیقات نتونست لبخندی روی لبان شما بنشاند این را هم در نظر بگیرید: افرادیکه زیاد لبخند می‌زنند معمولاً بیشتر عمر می‌کنند. در یک تحقیق که بر روی تصاویر بازیکنان بیسبال در سال 1952 انجام گرفت مشخص شد که آنها که لبخند زده بودند تا 7 سال بیشتر از همسانان خود عمر کرده‌اند.

شاید حالا دلیلی برای لبخند زدن پیدا کرده باشید.



در دنیایی که همه فقط به فکر خودشان هستند، واقعاً به چه کسی می‌توان اعتماد کرد؟ یک نشانه از قابل اعتماد بودن ما، لبخند است. لبخندهای واقعی پیام می‌فرستد که دیگران می‌توانند به ما اعتماد کرده و با ما همکاری کنند. کسانیکه لبخند می‌زنند معمولاً سخاوت و برونگرایی بیشتری دارند.
اقتصاددانان نیز تصور می‌کنند که لبخند ارزش ویژه‌ای دارد. در یک تحقیق که توسط شارلمان و همکاران (Scharlemann et al.) انجام گرفت، احتمال اینکه شرکت‌کننده‌ها به افرادیکه لبخند می‌زدند اعتماد کنند خیلی بیشتر از بقیه بود. این تحقیق مشخص کرد که لبخند تمایل افراد برای اعتماد کردن را تا 10% افزایش می‌دهد.
 

دوباره تنها شده ام

دوباره تنها شده ام، دوباره دلم هوای تو را کرده

خودکارم را از ابر پر می کنم و برایت از باران می نویسم

به یاد شبی می افتم که تو را میان شمع ها دیدم

دوباره می خواهم به سوی تو بیایم

 تو را کجا می توان دید؟

در آواز شب آویز های عاشق؟

در چشمان یک عاشق مضطرب؟

در سلام کودکی که تازه واژه را آموخته؟

دلم می خواهد وقتی باغ ها بیدارند برای تو نامه بنویسم

و تو نامه هایم را بخوانی و جواب آنها را به نشانی

همه ی غریبان عالم بفرستی

ای کاش می توانستم تنهاییم را برای تو معنا کنم

و از گوشه های افق برایت آواز بخوانم

کاش می توانستم همیشه از تو بنویسم

می ترسم روزی نتوانم بنویسم و دفترهایم خالی بمانند

و حرفهای ناگفته ام هرگز به دنیا نیایند

می ترسم نتوانم بنویسم و کسی ادامه ی سرود قلبم را نشنود

می ترسم نتوانم بنویسم وآخرین نامه ام در سکوتی محض بمیرد

و تازه ترین شعرم به تو هدیه نشود

دوباره شب،دوباره طپش این دل بی قرارم

دوباره سایه ی حرف های تو

که روی دیوار روبرو می افتد

دلم می خواهد همه ی دیوارها پنجره شوند

و من تو را میان چشمهایم بنشانم

دوباره شب، دوباره تنهایی و دوباره خودکاری که با همه ی ابر های عالم پر نمی شود

دوباره شب، دوباره یاد تو، که این دل بی قرار را بیدار نگه داشته است

دوباره شب، دوباره تنهایی، دوباره سکوت، دوباره من و یک دنیا خاطره

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:28 ::  نويسنده : پری

 


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N
 



دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : پری

 

 
 


آیا چرخ زندگی من خوب می چرخد ؟ این سئوالی است که هر چند یک بار از خود پرسیده ایم  یا شاید سئوالی باشد که از یکدیگر می پرسیم اما شاید سوال مهم تر این است که چه عواملی  را باید در  جواب  دادن به این سئوال مدنظر داشت .این مقاله به چگونگی چرخه زندگی و حرکت آن به سمت جاده آرامش و زندگی شاد می پردازد.

 

الگوی چرخ زندگی

الگوی چرخ زندگی به دایره ای که به  ۸  قسمت مساوی تقسیم شده است اتلاق می شود که که هر یک از این قسمت ها به بررسی یک بعد از زندگی می پردازد .  مطابق شکل کار و درآمد مالی ،  سلامتی، تفریح و سرگرمی ، عشق، خانواده ، یادگیری و رشد  ، معنویّت ، دوستان و ارتباطات  قسمت های مختلف این دایره را تشکیل می دهند.

شما به هر قسمت از زندگی تان پس از بررسی نمره ۰ نا ۱۰ را می دهید و سپس خانه های مربوط به آن را متناسب با نمره نقطه گذاری می نمایید ، پس از اتصال نقطه ها به هم چرخ زندگی خود را به دست خواهید آورد.مثلاً تصویر زیر چرخ زندگی فردی است که از لحاط مالی و رشد و یادگیری و خانواده موقعیت مناسبی دارد ولی از نظر خانواده ،  عشق ، تفریح و دیگر موارد شرایط مناسبی ندارد پس خوب نچرخیدن چرخ زندگیش و نداشتن آرامش آن محتمل به نظر می رسد.

برای بررسی هر یک از موارد می توانید از سولات زیر کمک بگیرید

کار و درآمد مالی

در آمد سالیانه شما چقدر است؟  کجا زندگی می کنید؟ چقدر پول نقد دارید؟ دارایی شما چقدر است؟  اگر بخواهید به سطح مالی زندگی خود نمره دهید از ۱۰ چه نمره ای می دهید؟ آیا از  شغل خود راضی هستید ؟  درآمد تان خوب است؟ چقدر جای رشد و ترقّی در شغل شما وجود دارد؟ همکاران و مشتریان شما چه کسانی هستند؟

سلامتی

آیا به بیماری مبتلا هستید؟ ورزش می کنید؟ احساس می کنید چقدر زنده می مانید؟ بدنتان را هر چند وقت چک می کنید؟ روزانه غذای خوب و میزان آب مناسب مصرف می کنید؟

خانواده

آیا می توانید به خانواده خود تکیه کنید؟ چند ساعت از روز با خانواده می گذرانید؟ آیا با آنها خود به تفریح می روید؟  برای در کنار آنها بودن مشتاقید؟ آیا به خانواده خود افتخار می کنید؟

عشق و ازدواج

از ازدواج خود راضی هستید؟ در زندگی مشترک چقدر احساس یکنواختی می کنید؟ آیا ازدواج را به عنوان نقطه درخشان و آرامش بخش در زندگی می دانید ؟ آیا کسی را دارید تا به او عشق بورزید ؟ آیا کسی عاشق شماست؟

یادگیری و رشد

آیا همیشه در حال یادگیری هستید؟  به طور متوسط در ماه چه تعداد کتاب می خوانید؟  آیا به جای خواندن کتاب زیاد تلویزیون می بینید؟ (تحقیق ها نشان می دهد که مردم به صورت متوسط روزی ۶ ساعت تلویزیون می بینند یعنی چیزی حدود یک چهارم عمرشان) آیا در زمینه علم کاری خود به روز هستید؟ آیا در حال یادگیری زبان جدید هستید؟

معنویت

چه قدر حضور خدا را در زندگی خود حس می کنید؟ چقدر به دیگران کمک می کنید ؟ آیا انسان دوستید؟ آیا همدرد دیگرانید؟

دوستان

چه تعداد دوست صمیمی دارید؟ آیا در مواقع غم دوستانی دارید؟ دوستان شما چه کسانی هستند؟ آیا در داشتن دوست تنهایید؟ چقدر از با دوستانتان بودن لذت می برید؟

تفریح و سرگرمی

چه میزان از وقتتان را به عنوان وقت آزاد و سرگرمی اختصاص می دهید ؟  تعطیلات را چگونه می گذرانید؟ به کجاها سفر کرده اید؟ برای اینکه سرگرم و شاد باشید چه کارهایی می کنید؟

 

نکاتی در ارتباط با چرخ زندگی که گفتن آن لازم می باشد .

۱ –  متناسب بودن قسمت های مختلف چرخ زندگی به اندازه کامل بودن هر قسمت اهمیت دارد ، به بیان بهتر تناسب رشد بین قسمت های مختلف زندگی هر فرد باعث زندگی نرمال تر آن می شود.

۲ – در بررسی هر قسمت می توان به موارد میزان امنیت ، رضایتمندی ، میزان انرژی دریافتی ، موفقّیت و شکست ها و از این قبیل توجه داشت.

۳ – می توان برنامه ریزی زندگی را (کوتاه مدت یا بلند مدت ) بر اساس چرخ زندگی انجام داد.

۴ – گاهی می توان برای مدتی معّین  روی قسمتی خاص از زندگی متمرکز شد . مثلا اگر قرار است برای آزمون خاصی آماده شوید بهتر است برای قسمت یادگیری و رشد  وقت بیشتری را بگذارید.

۵ – میزان سوالاتی که برای یک قسمت  از زندگی به کار می رود کاملاً به موقعیت اجتماعی ، فرهنگی ، خانوادگی و….  بستگی دارد مثلا ممکن است برای افراد با درآمد مالی مختلف ، نمره ۸ معناهای کاملاً متفاوتی داشته باشد یعنی فردی با درآمد ۶۰۰ هزار تومان این نمره را برای خود قائل شود ولی فرد دیگری با درآمد ۶ میلیون تومان به خود نمره ای کمتر از این را بدهد.



دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:16 ::  نويسنده : پری



دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:12 ::  نويسنده : پری

اثر گرانسنگ حکیم فردوسی بانام «شاهنامه» سروده ای است که هویت دینی و میهنی ایرانیان در آن ریشه دارد. این اثر ماندگار ادبیات ایران و جهان، بازتاب دهنده آیین ها و زبان ماندگار و شیرین پارسی است. آفریننده شاهنامه با آگاهی و تسلط کامل بر فرهنگ و تمدن و باورهای ایران کهن و دوره اسلامی و با نگاهی ژرف و بلند و بیانی شیوا و قابل فهم، تاریخ ایران را به زبان شعر گفته است. نظم شاهنامه در سال ۳۹۴ هجری آغاز شد.

برای آفرینش این اثر ۳۰ سال رنج و سختی طاقت فرسا لازم بود که تنها از عهده فردی بزرگ چون فردوسی که دغدغه دین و میهن و از میان رفتن زبان و هویت ایران در برابر رویدادهای زمان داشت، برمی آمد. بنابراین فردوسی با حوصله فراوان این رنج ۳۰ ساله را به جان خرید و به گفته خودش، هویت و ماندگاری عجم را بدین پارسی (شاهنامه) زنده نگه داشت. فردوسی در زمانه ای این کار سترگ را انجام داد که سرشار از تنش های اجتماعی و سیاسی و بدخواهی و کینه توزی نسبت به ایران و ایرانیان بود. به گفته خودش: زمانه سرایی پر از جنگ بود/ به جویندگان بر زمین تنگ بود.

● شخصیت

حکیم منصور بن حسن، معروف به ابوالقاسم فردوسی سال ۳۲۹ در روستای باژ، شهر توس، واقع در حومه مشهد (خراسان) چشم به جهان گشود. حکیم فردوسی به طبقه دهقانان (دهگان) تعلق داشت. این طبقه بر خلاف امروز، دارای ملک و زمین های کشاورزی بودند. این مالکیت یکی از منابع ثروت در آن روزگار به شمار می آمد. این منبع ثروت برای فردوسی بسیار مهم بود زیرا وقتی که به کمک دانش و توانایی های فردی او آمد، توانست اثری ماندگار و بی همتا مانند شاهنامه را بیافریند؛ اثری که یکی از اسناد هویت فردی و اجتماعی و تاریخی ایرانیان به شمار می آید. بنابراین فردوسی هر آنچه از مال و ثروت که داشت برای آفرینش شاهنامه هزینه کرد به اندازه ای که حتی در واپسین سال های عمر به رنج و تنگدستی گرفتار شد، اما تسلیم افراد سودجو مثل محمود غزنوی نشد. موضوعی که دستاویزی برای تخریب شخصیت فردوسی شده مبنی بر این که وی می خواسته شاهنامه را به محمود غزنوی بفروشد. در واقع هدف فردوسی حفظ و نگهداری شاهنامه از خطر نابودی بود که ممکن است تصمیم گرفته باشد آن را به کتابخانه دربار غزنوی بدهد، اما پس از برخورد بیخردانه محمود غزنوی از این تصمیم خود منصرف شده است. به هر حال، اوج هنر فردوسی در آفرینش اثری است که در آن از نیازهای اساسی بشر سخن به میان آمده، افزون بر این تاریخ و زبان و هویت ایرانیان هم به این وسیله از خطر فنا حفظ شده است.

● خداشناسی

نگاه فردوسی به جهان بالا، خدا و آنچه که آفریننده هستی به وجود آورده، نگاهی ویژه و متفاوت است. به بیان دیگر، اگرچه بحث خداشناسی اساس اندیشه فردوسی را تشکیل می دهد، با این وصف، آفریدگاری که مورد نظر فردوسی است، راهگشا، راهنما، آفریننده و مالک جان و خرد و هستی آدمی است. روزی ده، بخشنده و مهربان و بخشایشگر و در بیانی کوتاه لطیف و نوازشگر بندگان است. پس توسل و نزدیکی بندگان با آفریدگارشان، آفریدگاری که این همه موهبت به آنها ارزانی داشته مایه خرسندی روح و روان و بهروز ی در زندگی و جاودانگی در حیات پس از مرگ خواهد بود.

● دین، میهن

رکن اساسی دیگر که پایه اندیشه های فردوسی قرار می گیرد، بحث سرزمینی است که فرد در آن زندگی می کند و به آن تعلق دارد. در واقع آنچه که با نام ثمره تلاش و پشتکار فردوسی می توانیم بنامیم، ضمانت کننده باورهای دینی بشر ایرانی، زبان پارسی و هویت میهنی و داشته های فرهنگی و تمدن ایران ایرانی است. فردوسی کسی است که نام و شخصیت و تاریخ ایرانی را بلندآوازه کرد و زبان پارسی را از خطر نابودی رهانید. در زمانی این وظیفه سترگ را انجام داد که بزرگ ترین تهدیدها متوجه زبان، دین و ملیت ایرانی بود.

● خرد، نوعدوستی

بارزترین وجه اندیشه فردوسی، نگاه ویژه و ژرف او به مقوله «خرد» است، خرد که راهنما و راهگشا و هدایت کننده آدمی در این جهان و سرای آخرت است، خرد که راهنمای آدمی در گزینش راه نیک از راه بد است. اخلاق و منش های نیک انسان از نظرگاه بلند فردوسی دور نمانده است. رفتار و کردار نیک انسانی، نوعدوستی، صلح دوستی و همه نیکی ها که در قالب پند و اندرز در شاهنامه بیان شده، نزد فردوسی ارزشمند و قابل احترام است و برعکس ناپاکی ها و زشتی ها، نکوهیده شده و هیچ جایگاهی ندارد.

 

 



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:59 ::  نويسنده : پری

شب تیره و ره دراز و من حیران

فانوس گرفته او به راه من

بر شعله بی شکیب فانوسش

وحشت زده می دود نگاه من

بر ما چه گذشت ؟ کس چه میداند

در بستر سبزه های تر دامان

گویی که لبش به گردنم آویخت

الماس هزار بوسه سوزان

بر ما چه گذشت ؟ کس چه میداند

من او شدم ... او خروش دریاها

من بوته وحشی نیازی گرم

او زمزمه نسیم صحراها

من تشنه میان بازوان او

همچون علفی ز شوق روییدم

تا عطر شکوفه های لرزان را

در جام شب شکفته نوشیدم

باران ستاره ریخت بر مویم

از شاخه تکدرخت خاموشی

در بستر سبزه های تر دامان

من ماندم و شعله های آغوشی

می ترسم از این نسیم بی پروا

گر با تنم این چنین در آویزد

ترسم که ز پیکرم میان جمع

عطر علف فشرده برخیزد

(فروغ فرخزاد)



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:39 ::  نويسنده : پری
شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:35 ::  نويسنده : پری

نگاهی به خودتان که تازه یک سال است ازدواج کرده اید، بیندازید. زندگی شما و خواهر تان که یک دختر دبستانی دارد و مادرتان که با پدر بازنشسته شما زندگی می کند، چقدر فرق دارد؟


 

شاید فکر کنید تفاوت های زندگی های تان به خاطر تفاوت شخصیت های تان است اما اشتباه می کنید. زمانی که شما به سن و سال آن ها برسید و ازدواج تان به قدمت آن ها برسد، بعید نیست که شرایطی مشابه شرایط آن ها را تجربه کنید. زندگی مشترک در هر دوره اش حال و هوایی متفاوت دارد و شما در هر دوره احساسی متفاوت نسبت به خودتان، همسرتان و خانه ای که ساخته اید پیدا خواهید کرد. این بار ما به شما راه های ساختن یک زندگی همیشه موفق را پیشنهاد نمی کنیم بلکه مراحلی را که احتمالا با آن ها روبه رو شده اید یا در سال های آینده می شوید را شرح می دهیم و پیدا کردن بهترین راه حل برای سالم عبور کردن از آن مرحله را به عهده خودتان می گذاریم.





● دوره اول: سال های عسل

۲سال اول ازدواج، هیجان انگیزترین دوره زناشویی است. زمانی که گرچه مشکلات بسیاری در آن وجود دارد، اما علاقه زن و شوهرها به هم و اشتیاق شان برای بهتر کردن زندگی ای که ساخته اند باعث می شود که اغلب مشکلات نادیده گرفته شود و زندگی پر از عشق و لذت پیش برود. این دوره در واقع یک ماه عسل چند ساله است؛ ماه عسلی که در آن زوج ها با گذشت کردن ها و صبوری های مداوم سعی می کنند یکدیگر را حمایت کنند و مسئولیت زندگی تازه شان را به عهده بگیرند.





● دوره دوم: سال های تفکر

در این زمان ماه عسل طولانی شما و همسرتان تمام می شود و تفکر، به شکلی جدی تر پا به رابطه شما می گذارد. رفتارهای یکدیگر را با دقت بیشتری بررسی می کنید و برخلاف گذشته که بسیار آسان گیر بوده اید، در این دوره حتی می توانید ایرادهای یکدیگر را هم ببینید و به خاطرشان برنجید. ممکن است گاهی ناامید شوید و جایگاه خودتان را در زندگی تان بازبینی کنید. موضوعات ساده ای مثل این که چه کسی ظرف ها را در ماشین ظرف شویی بچیند یا این که چه کسی لباس ها را از روی بند رخت جمع کند، گرچه اوایل برای تان اهمیت زیادی نداشته اما در این دوره به شکلی اغراق شده مهم می شوند. اما آیا این تفکرات به معنای ویران شدن زندگی شماست؟ البته که نه! همانطور که در این دوره ذهن تان پر است از فکرهای مایوس کننده، همانطور هم تمایل زیادی برای تغییر، مذاکره و حفظ احترام یکدیگر با تمامی این اوصاف دارید. تنها راه چاره شما صحبت کردن با یکدیگر و آشکار کردن نظرات تان نسبت به زندگی مشترک، همسر و شرایط تان است و البته تنها چیزی که می تواند شما را آرام کند، این است که بدانید همسرتان شما را درک کرده و حرف های تان را می فهمد.





● دوره سوم: سال های دلتنگی

در این دوره زن دلش برای دوستانش تنگ می شود. مرد برای بیرون رفتن های مردانه مجردی. زن دلش سفر می خواهد و تنهایی. مرد دلش فوتبال می خواهد یا تنیس بازی کردن با دوستانش. بهانه گیری به هر شکلی آغاز می شود و دو طرف تنها به روزهایی که از دست داده اند فکر می کنند و نه لحظاتی که به دست آورده اند. نگاه کردن به جنبه های منفی ازدواج یکی از خصوصیات این دوره است. برای شمایی که بیشتر از هرچیز دل تان هوای روزهای تنهایی تان را می کند، دعواهای زناشویی یکی از پیامدهای این دوره است. فکر می کنید که حق با شماست و در نتیجه او در اشتباه است و البته او هم چنین فکری می کند. مراقب باشید. شاید دعواهای زناشویی اتفاقی اجتناب ناپذیر باشد، اما شما باید راه و رسم درست جنگیدن را یاد بگیرید و بدون آسیب زدن به خود و ازدواج تان به این مرحله هم اجازه عبور بدهید. وقتی شما غرق این دوره می شوید و نمی توانید دعواهایتان را سر و سامان دهید، اولین گزینه ای که به ذهن تان می رسد دور شدن از این زندگی، سفر یا بیرون زدن های طولانی مدت از خانه است. اما نباید فراموش کنید که این دوره بالاخره تمام می شود ولی تاثیر رفتارهایی که انجام داده اید، برای همیشه در زندگی تان می ماند.





● مرحله چهارم: سال های همکاری

زمان طولانی ای که با هم در یک خانه زندگی می کردید و برنامه ریزی هایی که در این دوره داشته اید، باعث شده که به پیشرفت هایی رسیده باشید. در شغل تان رشد کرده اید، خانه بزرگتری خریده اید، احساس تعهد بیشتری به یکدیگر و زندگی مشترک تان می کنید و مهم تر این که بچه هایی دارید که مسئولیت شما را نسبت به این زندگی بیشتر می کنند. در این مرحله، ازدواج بیشتر به نوعی کسب و کار تبدیل می شود. به دلیل هزار و یک مسئولیت که دارید، عشق در حاشیه قرار می گیرد و تنها سعی می کنید که با کمک یکدیگر زندگی خانوادگی تان را پیش ببرید. قبض ها و قسط ها و اجاره خانه را بپردازید و به فکر شهریه مدرسه یا شرایط فرزندتان در مدرسه و اجتماع باشید. سرمایه گذاری برای تان یک وظیفه مهم می شود و فرزندان به اولین و مهم ترین اولویت زندگی شما تبدیل می شوند.





● دوره پنجم : سال های آرامش یا ویرانی

برای زوج هایی که فرزند دارند، مرحله همکاری بین ۲۰ تا ۳۰ سال طول می کشد و بحران های زناشویی تازه از آن به بعد شروع می شوند. وام مسکن را پرداخته اید. با پس اندازی که در این سال ها داشته اید، فرزندان تان را از آب و گل درآورده اید. جایگاه امنی در شغل تان به دست آورده اید و دیگر بچه ها دغدغه زندگی شما نیستند. برای زوج های خوشبخت که هنوز هم دوست داشتن دلیل اصلی با هم بودن شان است، این بهترین زمان برای محکم کردن پایه های زندگی شان است. حالا دیگر می توانند عشق شان و قدردانی شان را نه به عنوان یک پدر و مادر بلکه به عنوان یک زوج به هم ثابت کنند. صلح و شادی و آرامش دارایی آن ها در این روزهاست که البته به راحتی هم قابل دسترس نیست. گرچه این توصیفات هیجان انگیز است اما باید بگوییم که همه زوج ها چنین مرحله ای را تجربه نمی کنند.





● دوره ششم: سال های انفجار

از دست دادن شغل، مشکلات بسیار در زمینه سلامت، تغییر محل زندگی و رفتن به یک شهر جدید، مشکلات مالی، بیماری یا مرگ یکی از والدین ، تحولات ناخوشایندی است که زوج ها در دوره میان سالگی شان آن ها را تجربه می کنند. چه این اتفاقات برای شما بیفتد و چه برای همسرتان، باز هم می تواند زندگی مشترک شما را تحت تاثیر قرار بدهد. درحالی که مرحله های دیگر به ترتیب و در دوره خودشان اتفاق می افتادند، مرحله انفجار، در هر دوره ای از ازدواج شما می تواند اتفاق بیفتد، گرچه به احتمال زیاد در دهه ۴۰ یا ۵۰ زندگی مشترک تان رخ می دهد. در این دوره ازدواج می تواند یک اتفاق آرامش بخش در زندگی تان باشد و همسرتان اصلی ترین حامی شما به شمار می رود. برای حفظ این حامی و زندگی آرام تنها چند وظیفه ساده به دوش شماست. می توانید باوجود پستی و بلندی های زندگی و تغییرات آن، خود را خوشحال و سالم نگه دارید، لذت های ساده روزمره را تجربه کنید و با کمک راهکار های سلامت روان، استرس ها و ترس های تان را کمتر کنید و نگذارید که به زندگی مشترک شما آسیبی بزنند.





شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:22 ::  نويسنده : پری


 

 
 
 











 
 
 
 











 
 
 
 











 
 
 
 













شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:3 ::  نويسنده : پری
شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:55 ::  نويسنده : پری

روز مادر روزی كه گل ها می شكفند . همان طور كه شكفتن گلها را جشن می گیریم نباید از مهم ترین جشن زنانه كه ما را به دنیا آورده اند را فراموش كنیم . بدون حضور مادرها ما نمی توانستیم پا بر این دنیا نهیم و از نعمت زندگی لذت بریم . این موجودات دوست داشتنی مادران ما هستند و برای 9 ماه ما را در بطن خودشان حمل كرده اند و حتی وقتی هم كه بزرگ می شویم باز هم مراقب ما هستند . برای روز مادر امسال 10 جمله و نقل قول برتر درباره مادر ، فداكاری و دلبستگی مانایشان نسبت به فرزندان را مرور می كنیم . 

 
10 - هنری وارد بیچر ( Henry Ward Beecher ) 
قلب مادر كلاس درس فرزند است . در حقیقت قلب مادر مملو از عشق و نگرانی نسبت به فرزندش می باشد . مادر هر چیزی را كه به فرزندش یاد می دهد برگرفته از دلش می باشد كه مملو از خردی است كه حاصل تجربیات وی در زندگیست . 

 


9 - ضرب المثل یهودیان 
هر آنچه را كودك نمی تواند بگوید مادر می فهمد
 
این ضرب المثل كاملاً درست است ، یك مادر اگر برای فرزندش اتفاقی بیافتد یا اینكه حالش خوب نباشد كاملا متوجه می شود، چرا كه مادرها حسی به نام غریزه مادری دارند كه خدواند در وجودشان قرار داده است . مادرها احساسات و افكار فرزندانشان را می دانند . 

 
 
 



8 - دی ویت تالمیگ De Witt Talmage  
مادر ساحلی است كه ما همه آسیبها و نگرانی هایمان را در آن به جا می گذاریم . اكثر بچه ها حتی نوجوانان می توانند بی پرده و رك و راست همه رازها و ترسهایشان را برای مادرشان بازگو كنند . مادر دلی برای شنیدن  و فهمیدن و عشقی بدون شرط دارد . 
 

 
7 - پیتر دی ریس Peter De Vries  
نقش مادری به دنیا آوردن بچه ها ست . عشق مادری اندازه گرفتنی نیست و همه چیز را تحمل می كند .  هیچ كس در دنیا نمی تواند جای مادر را بگیرد . مادرها نقشی بسیار مهم در زندگی بچه ها در ایفای الگوی جاودانه مادریشان دارند . 

 
 
 



6 - ماریون سی گرتی  Marion C Garretty 
عشق مادری انرژی است كه انسان را قادر به تحقق غیر ممكن ها می سازد .  بله درست است پیوند قوی و توانی وجود دارد كه یك مادر می تواند كاری كند كه هیچ كس انتظار انجام آن را ندارد . حمل ، به دنیا آوردن و نگهداری یك كودك كار آسانی نیست . فداكاریهایی كه یك مادر در مراقبت از بچه هایش می كند ورای توانایی ها و قابلیتهای اوست كه كاملاً حیرت آور است .  به همین دلیل است كه در زندگیمان لقب زنان برتر و مادران برتر  را به آنها می دهیم . 

 
 
 



5 - میلدرد بی ورمونت  Mildred B Vermont   
مادری تمام وقت بودن، یكی از مشاغل با حقوق بالاست كه حقوقش عشقی خالص و ناب است. بله مادرها برای این شغل تمام وقت، پولی دریافت نمی كنند ، شغلی كه ساعات كاریش بیش از 8 ساعت و حتی بیش از 24 ساعت است و این معنایی جز عشقی كه آنها نسبت به بچه هایشان دارند ندارد، عشقی ناب و خالص 

 
4 - ضرب المثلی چینی 
در تمام دنیا تنها یك كودك زیبا وجود دارد كه هر مادری دارد . مادر ها حس زیبایی دارند كه نقش شان در نگهداری و آوردن یك كودك زیبا به این دنیا را قبلاً انجام داده اند . 

3 - هووارد جانسون Howard Jonson  
M : میلونها چیزی است كه او به من داده است 
O : فقط اوست که من را بزرگ کرده است.
T : اشكهایی كه او برای نجات من ریخته است . 
H : قلب خالص ترین طلا 
E : چشمانی با برق عشق 
R : حق ، حقی كه او همیشه بر گردن ما خواهد داشت . 
با چیدن این حروف در كمار هم كلمه ای درست می شود به نام مادر كه به معنای دنیای من می باشد . براستی كه مادر توصیف كننده همه چیز این دنیاست . 

 
 
 



2 - سارا مالین  Sarah Malin 
هر زمان كه به آغوشی نیاز دارم آغوشت به روی من باز است . زمانهایی را كه به وجود یك دوست نیاز دارم دلت می فهمد . زمانی كه به آموختن درسی نیاز دارم چشمان بخشنده ات حالتی سختگیرانه و جدی به خود می گیرند . قدرت و عشق تو مرا هدایت كرده و بال پرواز من بوده است . مادرها در هر زمانی  و هر مكانی  و  هر شرایطی كه فرزندانشان به وجود شان نیاز دارند حاضرند حتی زمانهایی كه اصلاً فرزندان دوست داشتنی نیستند . 

 



 
1 - تلمود  The Telmud   
از آن جایی كه خدا نمی توانست در همه جا حاضر باشد مادران را آفرید . مادران همواره حاضرند تا ما را راهنمایی كنند و به  حرفها و درد دلهای ما گوش جان بسپارند . آنها هدیه خداوندی به ما انسانها هستند . آنها بدون توجه به شرایط، عشق و حمایت و دركشان را به ما می دهند .  



دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:47 ::  نويسنده : پری

 



زماني مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 4 ساله اش تكه سنگي را برداشت و بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت
مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد بدون انكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه نموده
در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان انگشت های دست پسر قطع شد
وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد از او پرسيد "پدر كی انگشتهای من در خواهند آمد
آن مرد آنقدر مغموم بود كه هيچ نتوانست بگويد به سمت اتوموبيل برگشت وچندين بار با لگد به آن زد
حيران و سرگردان از عمل خويش روبروي اتومبيل نشسته بود و به خطوطي كه پسرش روي آن انداخته بود نگاه مي كرد. او نوشته بود
"دوستت دارم پدر"
روز بعد آن مرد خودكشي كرد...

خشم و عشق حد و مرزي ندارند دومي ( عشق) را انتخاب كنيد تا زندگی دوست داشتنی داشته باشيد و اين را به ياد داشته باشيد كه:

اشياء برای استفاده شدن و انسانها براي دوست داشتن می باشند
در حاليكه امروزه از انسانها استفاده مي شود و اشياء دوست داشته مي شوند.

همواره در ذهن داشته باشيد كه:
اشياء براي استفاد شدن و انسانها براي دوست داشتن مي باشند
مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان ميشوند
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود
مراقب رفتار تان باشيد كه تبديل به عادت مي شود
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما می شود
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما مي شود
 



دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:41 ::  نويسنده : پری

 

فکر میکنم اکثر شما دست‌کم یک‌بار، نشان عاشقی یا همون قلب تیرخورده رو دیدید. همون تیری که کوپید Cupid پرت می‌کنه و اگه بخوره بهتون عقل و دلتون قاطی میشه و این توهم براتون به وجود میاد که عاشق شدین:

 

 

 
چند وقت پیش جایی می خوندم که در این نشان، تیر معنای جنس نر و قلب معنای جنس ماده رو میده. این که این حرف چقدر درسته رو نمیدونم ولی رفتم توی فکر که اگه ما فرض کنیم که اینجور باشه اونوقت بسته به رفتار غالب اجتماعی در نواحی مختلف کشور، این نشان چطور میتونه تغییر پیدا کنه. من به سلیقه ی خودم چند تاییشو درست کردم شما هم اگه حالشو دارین به عنوان مشق نصف شب چند تا کاردستی درست کنید، بلکه در تحریق دوباره‌ی کانون سرد خانواده مؤثر باشه.

 

 

 

 
تهران و برخی نواحی شمالی

 

 

 

 
اصفهان و یزد

 

 

 

 

 
ازکرمان تا مرز پاکستان

 

 

 

 
آبادان (نیودوژانیرو)

 

 

 

 
چهارمحال، کهکیلویه و لرستان

 

 


 
قزوین و شهرضا
 

 

 


 
نواحی غیورپرور غرب کشور

 

 

 

 
قم، مشهد و کلیه ی مناطق صیغه خیز کشور

 



 
شیراز
 




 
اردبیل و دوستان
(بار پروردگارا خودت رحم کن)
 


دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:11 ::  نويسنده : پری
با 8 عادت افراد موفق آشنا شوید!!!
کسی را نمی‌شناسم که بدون زحمت کشیدن توانسته باشد در چیزی موفق شود. یکی از مهمترین اجزاء و مولفه‌های برتری، تلاش و کوشش است.
 
 
 
 

1 -
همیشه هدف را در ذهن داشته باشید
همه چیز با هدفی که می‌خواهید به آن برسید شروع می‌شود. اگر ندانید هدفتان چیست، هیچ راهی برای رسیدن به آن وجود ندارد. تصور کنید وارد یک تاکسی می‌شود، اولین کاری که می‌کنید چیست؟ شاید اول به راننده سلام کنید اما بعد چه؟ به راننده می‌گویید که کجا می‌خواهید بروید تا او بتواند شما را به آنجا برساند. به همین ترتیب باید بدانید جایی که در زندگی می‌خواهید به آن برسید کجاست.
به همین دلیل خیلی مهم است که هدف‌های مشخص از چیزهایی که می‌خواهید برای خودتان ایجاد کنید. چه می‌خواهید؟ اهداف و رویاهای شخصیتان چیست؟ من خودم کنار تختم کاغذی چسبانده‌ام که روی آن اهداف ورویاهایم را نوشته‌ام. این اهداف به من یادآوری می‌کنند که دقیقاً چه می‌خواهم و هر روز من را به سمت آنها حرکت می‌دهد.

2 - کاری را بکنید که دوست دارید
وقتی کاری را انجام دهید که دوست دارید مثل این می‌ماند که سوختی نامحدود دارید که شما را همیشه در حرکت نگه می‌دارد. عطش شما برای موفقیت در آن کار خیلی بیشتر از هر کار دیگری خواهد بود. 
اگر مطمئن نیستید که کار مورد علاقه‌تان چیست، ببینید نسبت به چه چیزی الان بیشتر مشتاق هستید؟ اگر قدرت انتخاب داشته باشید که هر کاری که دوست داشتید انتخاب کنید، آن چه خواهد بود؟ عشق و علاقه شما به یک کار سوختی است که شما را به سمت برتری می‌رساند.

3 - سخت‌تر از بقیه کار کنید
کسی را نمی‌شناسم که بدون زحمت کشیدن توانسته باشد در چیزی موفق شود. یکی از مهمترین اجزاء و مولفه‌های برتری، تلاش و کوشش است. می‌توانیم استراتژی‌ها و گام‌های موثری برداریم اما بدون تلاش و کوشش میسر نخواهد بود. خوشبختانه اگر قدم دوم را اجرا کرده باشید و کاری را انجام می‌دهید که دوست دارید، کار چندان هم برایتان کار نیست.

4 - از تمامی لحظه‌ها استفاده کنید
همه لحظات ارزشمندند. افراد فوق‌العاده می دانند که زمان ارزش زیادی دارد. جمله‌ای از دونالد ترامپ در یکی از کتاب‌هایش خواندم که می‌گفت، ارزش وقت خیلی بیشتر از پول است زیرا پول را می‌توان دوباره به دست آورد اما زمان را هیچ وقت نمی‌توانید به عقب برگردانید. به همین علت، من همیشه مطمئن می‌شوم که از زمان بهترین بهره را می‌برم و از تمام لحظاتم استفاده می‌کنم.
دقت کنید که این عادت به این معنی نیست که باید 24 ساعت شبانه‌روز کار کنید. استفاده بردن از تمام لحظات زندگی به معنی زمان استراحت و بازسازی هم هست زیرا کمکتان می‌کند راه طولانی به سمت موفقیت را راحت‌تر سپری کنید.

5 - برای به دست آوردن نتیجه دلخواه وارد عمل شوید
داشتن زندگی موفق به این معنی است که باید اهل عمل باشید. کارهایی که می‌کنیم یا نمی‌کنیم تعیین‌ کننده میزان رشد و پیشرفت ما هستند. اگر بخواهیم نتایج خوبی در زندگی به دست آوریم باید برای رسیدن به آنها اقدام و عمل متناسب انجام دهیم.

6 - بطور مداوم خودتان را به‌روز کنید
باید یاد بگیرید که هیچ وقت عقب ننشینید. همیشه برای بهتر شدن کاری هست که می‌توانید انجام دهید. ممکن است امروز توانایی‌ها و مهارت‌های زیاد و عالی داشته باشیم اما باوجود خوب بودن آنها، مهارت‌های ما باید مداوم رشد کند. آدم‌های فوق‌العاده و موفق همیشه در حال یادگیری، مطالعه و رشد دادن خودشان هستند. پس برای رسیدن به موفقیت باید همیشه سطح خودمان را بالا بکشانیم.

7 - فیدبک بخواهید
مهم نیست که چقدر باید پیشرفت کنیم، مهم این است که نقاط کوری خواهیم داشت. نقاط کور چیزهایی درمورد ما هستند که اطلاعی از آنها نداریم و هیچوقت نمی‌توانیم چیزهایی که نسبت به آن کور هستیم را رشد دهیم. خواستن نظر و فیدبک دیگران ساده‌ترین، سریع‌ترین و موثرترین راه برای ارتقاء فردی است.

8 - سعی کنید در هر کاری اول شوید
صبر کنید، فکر کردید عادات لازم برای دستیابی به موفقیت و برتری فقط 7 مورد است؟
یک عادت دیگر هم هست که مخصوص افراد فوق‌العاده و موفق است و آن اینکه سعی کنید در هر کاری همیشه اول شوید. کسی که دنبال رتبه متوسط است هیچ وقت فوق‌ العاده نخواهد شد. برای فوق‌ العاده بودن باید سعی کنید همیشه بالاترین باشید. فقط زمانی می‌توانید بهترین نتایج را به دست آورید که استانداردهای زندگیتان را بالا ببرید.


یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:31 ::  نويسنده : پری


 

 
 
 











 
 
 
 











 
 
 
 











 
 
 
 




 
 




شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:49 ::  نويسنده : پری

بپوس ای دل تو تنهایی کزین عالم چه می خواهی   

                                                                   زهرکس طالب  عشقی  دگر  بس کن  تو بیماری

از   اول   هم  ز  این  دنیا  تو  تنها  آمدی  ای  جان

                                                                  چه می پنداری  ای مجنون تو تنهایی در این زندان

جفای   یار و یاران  را  به  دل  گفتم  کز  عادت  کن

                                                                 شکست دل از عشقم را به خود گفتم که عادت ده

به  جز  صبر  و  شکیبایی  نفهمیدم  ز  تو  چرخک



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:48 ::  نويسنده : پری


 

 
 
 

عشق باعث می شود دوستانمان یک کمی عزیزتر شوند


شادی قلب ما را کمی سبک تر می کند


ایمان راه ما را کمی هموارتر می سازد


امید زندگی ما را کمی روشن تر می سازد


 

صلح همه ی چیزهای به دست آوردنی را کمی برای ما به ارمغان می آورد



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:45 ::  نويسنده : پری

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم
روزی سراغ وقت من آئی که نیستم


در آستان مرگ که زندان زندگیست
تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم


پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل
یک روز خنده کردم و عمری گریستم


طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست
چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم


گوهرشناس نیست در این شهر شهریار
من در صف خزف چه بگویم که چیستم

 



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:42 ::  نويسنده : پری

 
 

غریزه مادری به زنان کمک می کند تا تغییرات کوچک را خیلی سریع درک کنند همانطور که این تغییرات را درکودکشان شهود می کنند. بیشتر زنان همین درک و شهود را نسبت به همسرانشان دارند و اگر چیزی در این رابطه تغییر کند آن را به راحتی متوجه می شوند. در بیشتر موارد آنها نمی دانند باید چه واکنشی دربرابر این تغییرات داشته باشند و چگونه رفتار کنند و آنقدر از این تغییرات شوکه می شوند که نمی توانند ریشه و علت این تغییرات را بفهمند و با یادآوری خوبی ها، از خودگذشتگی ها و وفاداری هایشان به خود دلداری می دهند و مدام این جمله را تکرار می کنند «حق من نیست که زندگیم اینجوری بشه» و درنهایت به این نتیجه می رسند که «مردا سروته یه کرباسن و نمی شه ازشون بیشتر از این انتظار داشت»…

به گزارش ایران ویج ، اگر شما هم احساس می کنید رفتار همسرتان مثل همیشه نیست، عادت هایش عوض شده اند، احساساتش نسبت به شما تغییر کرده است او را شاد نمی بینید و اعتمادتان را از دست داده اید به جای نگرانی و ترس از دست دادن رابطه، تلاش کنید تا درک درستی از این وضعیت پیدا کنید و اوضاعتان را سروسامان بدهید. تلاش شما این نیست که با همسرتان دعوا و درگیری راه بیندازید، پیشاپیش از خودتان و عملکردتان دفاع کنید، ضعف هایتان را بپوشانید، به دنبال متهم باشید و با تندروی و بدرفتاری از حقوق خودتان دفاع کنید. زمانی که این تغییرات را در زندگی احساس کردید پیش از هر واکنشی لازم است کمی تامل کنید و از خودتان صادقانه بپرسید «چه چیزی باعث شد رفتار همسرم عوض بشه؟ چرا اون دیگه درکنار من شاد نیست؟». کمی به عملکردتان دقت کنید و ببینید چرا او مثل قبل در این رابطه خوشحال نیست؟ چرا برای زندگی تلاش نمی کند و شما در اولویت زندگی اش نیستید. این پرسش ها به شما کمک می کند وضعیت خودتان را ارزیابی کنید و علت تغییرات عاطفی همسرتان آشنا شوید:



● آیا شور و هیجان مرده است؟

چقدر تلاش می کنید تا رابطه زناشویی تان را شاداب و پرهیجان نگه دارید؟ آیا هنوز همسرتان را قابل کشف و شناخت می دانید و یا فکر می کنید زندگی مشترک در درازمدت شما را تبدیل به دو همخانه کرده است؟ متاسفانه نباید انتظار داشته باشید شوهرتان این هیجان را به تنهایی ایجاد کند. بسیاری از مردان نمی دانند چطور باید یک رابطه را بانشاط و پرشور نگه داشت اما توقع دارند همسرشان این شادابی را در زندگی حفظ کند. همیشه قدم های اساسی را شما باید برای اینکار بردارید. همسرتان متوجه تلاش شما می شود و ارزش آن را درک خواهد کرد و پابه پای شما پیش خواهد آمد، اما توقع دارد نقش فعال را شما داشته باشید.

راه های زیادی برای اینکه رابطه تان را در اوج نگه دارید وجود دارد، شما می توانید:

▪ غافلگیرش کنید:

یکی از کارهایی که برای بسیاری از مردان امروزی جالب است این است که گاهی با چیزهای ساده غافلگیر شوند. آنها کار بسیار فوق العاده ای انتظار ندارند اما می خواهند تحرک و نشاط را احساس کنند. هرازچندگاهی او را با چیزهایی که دوست دارد یا انتظارش را نمی کشد غافلگیر کنید.

▪ به خودتان اهمیت بدهید:

همین که شما اعتمادبه نفس داشته باشید برای همسرتان بسیار هیجان انگیز است. یک شوهر متعادل و کسی که مشکلات روحی و فکری و عقاید خاصی نداشته باشد از اینکه شما را قدرتمند ببیند لذت می برد. اینکه شما به توانایی ها، استعدادها و زیبایی ظاهریتان توجه کنید و آنها را دست کم نگیرید به همسرتان روحیه و انگیزه می دهد. او در کنار شما شاد خواهد بود و نقطه ضعف هایتان را قابل قبول خواهد دانست اگر خودتان چنین طرز تفکری داشته باشید. فراموش نکنید که مردها دوست دارند پز توانایی ها و برتری های همسرشان را بدهند. پس سعی کنید مهارت های تان را بیشتر کنید، اهل مطالعه باشید، فعال و باانرژی باشید. اگر شما چنین شخصیتی دارید اما همین مسئله او را آزار می دهد دیگر نگران خودتان نباشید چون این مشکل فکری شوهرتان است نه شما!

▪ بی توجه نباشید:

نکات بسیار کوچک و ظریفی هستند که شما با توجه به آنها می توانید حضور همسرتان را جدی بگیرید و او را متوجه عشق و علاقه خودتان بکنید. تصور کنید یک نفر هر روز صبح با نشاط و لبخند به شما صبح بخیر بگوید، صبحانه گرم آماده کند، برنامه کاریتان را بپرسد و شما را برای شروع یک روز خوب آماده کند، چه تاثیری در شما می گذارد؟ نمی توانید در خوشایندی این نوع رفتار شک کنید و تاثیر مثبت آن را انکار کنید پس اگر همسرتان واقعا خواهان این است که شما اینگونه رفتار کنید منتظر چیز دیگری نمانید. البته چنین رفتارهایی متقابل است و همسرتان نیز باید به همین نکات ساده توجه کند. اما بالاخره یک نفر باید شروع کننده باشد و چه بهتر که آن شروع کننده شما باشید.

▪ از داستان های تکراری خسته نشوید:

حتما همسرتان بارها و بارها یک ماجرا را برای شما با آب و تاب تعریف کرده است. خیلی خسته کننده به نظر می آید که او هربار ماجراهای خاصی را برایتان تعریف کند؟ چه اشکالی دارد؟ همین عادت را بهانه ای برای گفتگو بدانید و سعی کنید طوری به حرف هایش گوش بدهید که انگار هیچ وقت آنها را نشنیده اید. مشخص نیست که چرا مردها چنین عادتی دارند اما چرا به آن احترام نگذارید و طوری رفتار کنید که او از هم صحبتی با شما ناامید نشود؟ روشتان را تغییر بدهید. سعی کنید هربار به داستان هایش گوش کنید، به لطیفه های تکراریش بلندتر بخندید و طوری نگاهش کنید و مشتاق باشید که انگار هرگز آن را نشنیده اید. جالب است نه؟

▪ فوتبالی شوید:

شاید به نظرتان عجیب باشد که همسرتان بخاطر اینکه او را در علایق شخصیش همراهی نمی کنید از شما دلسرد و مایوس شود. چه فکر کرده اید؟ او به همین سادگی راهش را از شما جدا می کند. او فوتبال دوست دارد؟ عاشق بازی های رایانه ای است؟ عاشق روزنامه و وب گردی است؟ دوست دارد هرشب فیلم ببیند؟ چرا همراهیش نمی کنید؟ کار بسیار ساده ای است اما برای همسرتان بسیار معنادار است. شماهم که بدتان نمی آید او همه چیز را باشما شریک شود!

▪ مسحور فرزند نشوید:

از شما بعید نیست که با تولد فرزندتان خود را وقف او بکنید و انتظار داشته باشید که همه توجه و حمایت و ارزش های خانوادگی حول محور فرزندتان باشد. اگر زمینه این نوع رفتارهای اغراق آمیز را درخودتان می بینید و یا به همین روش عمل می کنید، نیاز به بازبینی در تعریف خانواده، زن و شوهر، جایگاه فرزند و مفهوم رابطه دارید. عصبانی نشوید اگر همسرتان کنار بکشد، همراهیتان نکند و جایگزین های دیگری برای شما پیدا کند.

▪ او هم به دنیا آمده است:

گرفتن یک جشن تولد خانوادگی ساده ترین کاری است که می توانید برای شادکردن همسرتان انجام بدهید. همه ما از اینکه دیگران در روز تولدمان به یادمان باشند لذت می بریم. شوهر شما هم یکی از کسانی است که تولد برایش معنای خاصی دارد. سعی کنید روزها و مناسبت های خاص را همیشه به یک روش و با یک عادت برگزار نکنید. گاهی تولد با دوستان خانوادگی را امتحان کنید، گاهی تولد دونفره بگیرید و گاهی هم با اعضای خانواده. این کار را طبق یک وظیفه انجام ندهید و هربار آن را متفاوت، پرشور و باانگیزه جشن بگیرید. فقط شما به دنیا نیامده اید، او هم به همه این نوع توجه ها نیاز دارد.

▪ مشکوک نباشید:

بنای زندگی تان را بر اعتماد به یکدیگر بگذارید. مدام او را کنترل نکنید. در هر حرکت ساده همسرتان به دنبال بدبینی نباشید. این عادت که همه شماره تلفن ها را کنترل کنید. پیامک ها را بخوانید و یا از او بپرسید چی خریدی؟ کجا خریدی را کنار بگذارید. خودتان را از تصورات بدبینانه خلاص کنید. برای اینکه او را درکنار خودتان داشته باشید باید کارهای مفیدتری به جز کنترل همسرتان انجام بدهید.

▪ از خانواده شوهر معضل نسازید:

مادر شوهر و خواهر شوهر را اولویت تاثیرگذار در زندگی تان ندانید. آنها می توانند خوب یا بد باشند، ممکن است شما را ناراحت کنند، ممکن است احساس کنید آنها قصد دخالت در زندگی تان را دارند. صرف نظر از اینکه آنها چه می کنند، خوب هستند یا نه نباید همسرتان را بخاطر رفتار خانواده اش تحت فشار قرار بدهید. او را مجبور نکنید پاسخگوی رفتار خانواده اش باشد. این کار غیرضروری است و تنها نتیجه اش این است که او سعی می کند در این تنش از شما فاصله بگیرد یا احساس حقارت کند، مقابله به مثل کند و افسرده شود. به وجود آمدن چنین شرایطی باعث می شود او درکنار شما شاد نباشد و احساس آرامش نکند.

▪ او را ببخشید:

اگر قرار است شوهرتان را بخاطر خطایی که کرده است و برای شما گران تمام شده است ببخشید او را از صمیم قلب ببخشید. اگر او پشیمان است طوری رفتار نکنید که او با یادآوری آن شرمنده شود. او را واقعا ببخشید و آن را فراموش کنید. نگرانی از اینکه «او هرگز فراموش نمی کنه» باعث می شود همسرتان از شما فاصله بگیرد حتی اگر واکنشی که نشان می دهد خشونت و آزار بیشتر شما باشد. اگر واقعا قصد دارید همسرتان را ببخشید و زندگی کنید به همسرتان این موضوع را بفهمانید.

▪ هرچه می خواهد دل تنگت نگو:

از دست شوهرتان به دلایل منطقی عصبانی هستید؟ حق با شما است اما عصبانیت شما مجوزی برای تحقیر و توهین به همسرتان نیست. شما باید در هرحالتی پایبند به اخلاقیات باشید. اخلاق به شما توصیه می کند خشمتان را کنترل کنید، بدزبانی نکنید، توهین نکنید و خاطرات بد گذشته را زنده نکنید. او هم می تواند این رفتارهای غیرمنصفانه شما را فراموش نکند و هر لحظه آنها را به یاد بیاورد. اگر می خواهید همسرتان تغییر نکند و در کنار شما احساس خوشبختی کند روشتان را در بیان اختلاف نظرها، اشتباهات، تفاوت های فرهنگی، عقیدتی و البته سیاسی عوض کنید.

▪ به ظواهر اهمیت بدهید:

به خودتان، نوع لباسی که می پوشید، ظاهر زندگی تان و دستپخت تان توجه کنید. بی انگیزگی شما در رسیدگی به اوضاع خانه، خورد و خوراک و پوشش در همسرتان نیز تاثیر می گذارد همانگونه که شما از آشفتگی روحی و ظاهری همسرتان تاثیر می پذیرید. البته شما در ظواهرتان محدود نمی شوید. وضعیت روحی شما نیز بسیار مهم است. غرغرو نباشید، اگر افسرده هستید کاری برای درمان و از بین بردن آن بکنید، نگرانی و استرس شما نیز به همسرتان منتقل می شود درست همانطور که وضعیت روحی او در شما تاثیر می گذارد. تا آنجا که می شود شادابیتان را حفظ کنید و اگر دلایلی وجود دارند که شما را غرغرو، نگران، افسرده، خسته و پریشان می کنند آنها را رفع کنید.

▪ اجازه بدهید آنطور که می خواهد باشد:

اگر همسر شما رفتار نامتعارف، غیراخلاقی و بیمارگونه ای ندارد نباید سعی کنید او را تغییر بدهید. این کار کاملا غیرانسانی است و هویت فردی او را آسیب پذیر می کند. او نباید شبیه مرد آرزوهای شما باشد همانطور که شما نمی توانید یک زن افسانه ای باشید. اجازه بدهید زندگی شما با فرازونشیب هایش و با وجود تفاوت های ساده میان زن ومرد و تجربه های متفاوتش درجریان باشد. هیجان را از زندگی تان نگیرید.

▪ از نیازهای جنسی همسرتان نگذرید:

نسبت به این موضوع حساس باشید. به نیازهای خودتان و همسرتان توجه کنید. سرد نباشید و مثل هر موضوع مهم دیگری قدم هایتان را با همسرتان یکی کنید. پرشور و هیجان باشید و خودتان و همسرتان را از سلامت جنسی دور نکنید.

رعایت بسیاری از این موارد در مورد همسر شما نیز صدق می کند. شما هم در مواردی بسیار حساس هستید و با نقص و کمبود در زمینه های خاصی در رابطه زناشویی که بسیاری ازآنها عاطفی و روحی هستند دچار افسردگی و ناامیدی می شوید. اما درحال حاضر موضوع اصلی شوهر شماست که کمی تغییر کرده است، بی تفاوت به نظر می رسد و مثل همیشه نیست!

 



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:39 ::  نويسنده : پری

 

 

عشق و منطق دو شروریست که بر من دادی                   عقل و منطق دو غروریست که میدان دادم

عشق را  حوصله  خط  و  حسابی  که  نبود                    عقل را  سلسله  مهر  و  محبت  که  نشد

من که باید بکنم   این دو   شرور در   یک دام                     تا شوم راهی یک  میکده ای  در  یک  بام

کز در آن مست و خماری بشوم   از   منطق                     که چرا خلق  شدم  در  پی  عشق  ناطق

ناطقا         فاش     کن  این  راز   که    دل                      نکشد  درد  خماری   و    ضعفی     ز گل

هرچه  اندیشه  کنم  عقلم  و  منطق   گوید                     کتبش است رهی باز که دل   می جوید

هرچه  احساس  کنم  قلبم  و  عشقم گوید                     علی هست بنده خالص که خدا می بوید

بنفس   پس     تو    ببوی      ای      صادق                     منطق و عشق و علی و کتبش با ناطق

 

 

 

 



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:37 ::  نويسنده : پری


 

 
 
 











 
 
 
 











 
 
 
 















شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:34 ::  نويسنده : پری

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدایبمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خودرا به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او رامی دید احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر راگرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکییک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطریبزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری باموهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.

دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یکخط می شد.

در 19 سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز بهدانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه برای دوستپسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ایکه از مدت ها پیش

حفظ کرده بود نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را بهمعنای واقعی حس کرد.
روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجهپشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، ردکرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی کهپسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاهنکرد.
دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه پسر شد. اماپسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا کرد. زندگی دختر مثلگذشته ادامه داشت و بطری های روی قفسه اش به شش تا رسیده بود.
دختر در بیست وپنج سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهر پسر کاری پیدا کرد. در تماس بادوستان دیگرش شنید که پسر شرکتی باز کرده و تجارت موفقی را آغاز کرده است. چند ماهبعد، دختر کارت دعوت مراسم ازدواج پسر را دریافت کرد. در مراسم عروسی، دختر به چهرهشاد و خوشبخت عروس و داماد چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مستشد.
زندگی ادامه داشت. دختر دیگر جوان نبود، در بیست و هفت سالگی با یکی ازهمکارانش ازدواج کرد. شب قبل از مراسم ازدواجش، مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت: فردا ازدواج می کنم اما قلبم از آن توست... و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تاکرد.

ده سال بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجهشده و در حال ورشکستگی است. همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار میدهند.دختر بسیارنگران شد و به جستجویش رفت.. شبی در باشگاهی، پسر را مست پیدا کرد. دختر حرف زیادینزد، تنها کارت بانکی خود را که تمام پس اندازش در آن بود در دست پسر گذاشت. پسردست دختر را محکم گرفت، اما دختر با لبخند دستش را رد کرد و گفت: مست هستید، مواظبخودتان باشید.
زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی میکرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیداکرد و خواست دو برابر آن پول و 20 درصد سهام شرکت خود را به او بدهد اما دختر همهرا رد کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند گفت: دوست هستیم، مگر نه؟
پسر برای مدتطولانی به او نگاه کرد و در آخر لبخند زد.
چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج کرد،دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش نرفت.
مدتی بعد دختربه شدت مریض شد، در آخرین روزهای زندگیش، هر روز در بیمارستان یک ستاره زیبا میساخت. در آخرین لحظه، در میان دوستان و اعضای خانواده اش، پسر را بازشناخت و گفت: در قفسه خانه ام سی و شش بطری دارم، می توانید آن را برای من نگهدارید؟
پسرپذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد.

مرد هفتاد و هفت ساله در حیاط خانه اش در حال استراحت بود که ناگهان نوه اش یکستاره زیبا را در دستش گذاشت و پرسید: پدر بزرگ، نوشته های روی این ستارهچیست؟
مرد با دیدن ستاره باز شده و خواندن جمله رویش، مبهوت پرسید: این را ازکجا پیدا کردی؟ کودک جواب داد: از بطری روی کتاب خانه پیدایش کردم.
پدربزرگ،رویش چه نوشته شده است؟
پدربزرگ، چرا گریه می کنید؟
کاغذ به زمین افتاد. رویشنوشته شده بود::

معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستتدارد.

 



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:33 ::  نويسنده : پری

 


با توجه به رمز و راز و ابهاماتی که درباره سایر کرات و جهان های دیگر وجود دارد، همواره شاهد ترسیم چهره ای عجیب و خشن از آنها بوده ایم. اما کره ای که منزلگاه ما محسوب می شود نیز حقایق جالب توجه و رازآلودی را به خود اختصاص داده است: از کوه های آتشفشانی، سقوط شهاب سنگ ها و برخوردهای فاجعه بار صفحات سنگی تا شگفتی ها و چرخه های عجیب زندگی در اقیانوس ها. در این میان وجود سردترین، داغ ترین، مرتفع ترین و پست ترین مناطق در کره زمین نیز جذابیت های خاص خود را دارد. از این رو، در چند بخش برخی از حقایق جالب توجه آن را بررسی خواهیم کرد.



زمین به عنوان منزلگاه ما سومین سیاره در منظومه شمسی و به عنوان تنها جهانی که دارای اتمسفر با اکسیژن آزاد، اقیانوس هایی متشکل از آب مایع و بزرگترین مکانی که حیات بر روی آن جریان دارد، شناخته می شود.
 

 


شکل زمین یک کره کامل نیست. همانطور که زمین در حال چرخش است نیروی گرانش به سمت مرکز این سیاره و یک نیروی گریز از مرکز به سمت خارج، آن را تحت تاثیر قرار می دهند. اما از آنجایی که نیروی مخالف گرانش، مستقیما بر محور زمین اعمال شده و محور زمین نیز کج است، نیروی گریز از مرکز در خط استوا بر خلاف نیروی گرانش اعمال نمی شود.
 

 


اگر بخواهید خط استوا را دور بزنید، باید فاصله ای برابر با 24 هزار و 901 مایل (40 هزار و 75 کیلیومتر) را طی کنید.
 

 


شاید احساس کنید که ثابت بر روی زمین ایستاده اید، اما در واقع به سرعت در حال حرکت هستید. بسته به نقطه ای که در آن قرار دارید، می توانید با سرعت بیش از هزار مایل در ساعت در فضا دور بزنید. خط استوا شاهد بیشترین سرعت چرخش و قطب های شمال و جنوب بدون چرخش هستند.
 

 


کره زمین نه تنها به دور خود می چرخد بلکه با سرعت 67 هزار مایل (107 هزار و 826 کیلومتر) به دور خورشید نیز می چرخد.
 

 


محققان سن زمین را بوسیله بررسی قدیمی ترین صخره های این سیاره و شهاب سنگ هایی که بر روی آن یافت شده، محاسبه کرده اند (شهاب سنگ ها و زمین به صورت همزمان در زمان تشکیل منظومه شمسی شکل گرفته اند). بر همین اساس سن تقریبی زمین 4.54 میلیارد سال برآورد شده است.
 

 


زمینی که بر روی آن حرکت می کنید، همواره در حال بازیافت و تغییر است. در چرخه صخره زمین که البته یک چرخه کامل نیست، سنگ های آذرین به سنگ های رسوبی و سپس به سنگ های دگردیس تبدیل شده و این روند مجددا تکرار می شود.
 

 


ماه لرزه یا زمین لرزه بر روی ماه نیز رخ داده اما نسبت به زمین کمتر شایع بوده و شدت کمتری دارد. بنابر اعلام دانشمندان، به نظر می رسد ماه لرزه ها بواسطه تنش های جزر و مدی مرتبط با فاصله متغییر بین زمین و ماه رخ می دهند. این پدیده در اعماق ماه بیشتر روی می دهد.
 

 


تا سال 2011، بزرگترین زلزله آمریکا در بیست و هشتم مارس 1964 به قدرت 9.2 ریشتر در "پرینس ویلیام ساند" در آلاسکا رخ داد. قویترین زلزله جهان نیز در بیست و دوم ماه می 1960 به قدرت 9.5 ریشتر در شیلی رخ داد.

 

 


جایزه داغ ترین نقطه زمین به العزیزیه در لیبی تعلق داشت که در سیزدهم سپتامبر 1922، ایستگاه هواشناسی درجه حرارت 136 درجه فارنهایت (57.8 درجه سلسیوس) را برای آن ثبت کرده است. اما پس از آن این عنوان به "گندم بریان" تپه ای به مساحت ۴۸۰ كیلومتر مربع در دشت لوت ایران رسید. تپه مذکور كه از گدازه های سیاهرنگ آتشفشانی پوشیده شده، در سایه در تابستان دمایی معادل ۶۷ درجه سلیسوس دارد و در حقیقت قطب گرمایی كره زمین بشمار می رود.


 

 

 

جای تعجبی ندارد که سردترین نقطه کره زمین در قطب جنوب واقع شده است. دمای زمستان ها در این منطقه می تواند به منفی 70 درجه سلسیوس برسد. اما کمترین دمای ثبت شده در بیست و یکم ژوئیه 1983، از ایستگاه "وستوک" روسیه برابر با منفی 89.2 درجه سلسیوس گزارش شده است.

 

 





قاره قطب جنوب مکانی منحصر به فرد محسوب می شود که کوه های یخ آن 70 درصد از آب شیرین و 90 درصد از کل یخ های زمین را شامل می شود.


 

 





بزرگترین "استالاگمیت" جهان در کوبا و در غار "Cuevo San Martin Infierno" قرار دارد. ارتفاع این غول استالاگمیتی برابر با 67.2 متر است.

 





به دلیل آنکه زمین یک کره کامل نیست، جرم آن به طور یکنواخت توزیع نشده است. یک جرم نامنظم نیز به معنای نیروی گرانشی اندکی نامنظم است. یکی از بیشترین ناهنجاری های گرانشی در خلیج "هادسون" کانادا وجود دارد که نیروی گرانشی کمتری نسبت به دیگر نقاط دارد.
 





با توجه به وجود اقیانوسی از فلز مذاب و بسیار داغ، که هسته آهنی جامد کره زمین را فرا گرفته، این سیاره دارای میدان مغناطیسی است. حرکت این مایع باعث ایجاد جریان های مغناطیسی می شود. از اوایل قرن نوزدهم میلادی قطب مغناطیسی شمالی کره زمین، بیش از یک هزار و 100 کیلومتر به سمت شمال حرکت کرده است. میزان این جابه جایی با توجه به افزایش سرعت آن به 64 کیلومتر در سال، تسریع شده است.
 





مرتفع ترین کوهستان جهان "هیمالیا" و بلندترین قله آن "اورست" نام دارد. این قله 8 هزار و 848 متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است.

 





طی 20 میلیون سال گذشته و بین بازه زمانی 200 هزار تا 300 هزار سال، سیاره ما در الگوی واژگونی قطب های مغناطیسی خود قرار داشته است. این مساله روندی سریع نبوده و چند صد یا چند هزار سال طول می کشد. طی این روند زمان بر، قطب های مغناطیسی زمین شروع به فاصله گرفتن از محوری می کنند که زمین به دور آن می چرخد و این در نهایت به مفهوم ایجاد تغییرات در محل قرارگیری قطب های مغناطیسی زمین است.
 





این امکان وجود دارد که در یک دوره زمانی، کره زمین دارای دو ماه بوده باشد. احتمالا این ماه کوچکتر که حدود هزار و 200 کیلومتر عرض داشته، تا پیش از برخورد با ماه فعلی در مدار زمین می چرخیده است.

 





برخی دانشمندان ادعا کرده اند که زمین هم اکنون نیز دارای دو ماه است. بنابر مدل نظری آنها، در پاره ای اوقات سیارک هایی که در حال حرکت به سمت خورشید هستند و از نزدیک زمین عبور می کنند، در دام نیروی گرانش-زمین- گرفتار شده و هنگامی که یکی از آنها وارد مدار(زمین) می شود، سه نوع حرکت چرخشی نامنظم به دور زمین داشته و تا قبل از نابودی به مدت 9 ماه در مدار باقی می مانند.
 





سنگ ها می توانند بر روی زمین راه بروند. حداقل آنها در بستر دریاچه ای به نام "ریس ترک پلایا" در "دره مرگ (Death Vally)"- واقع در شرق کالیفرنیا- قادر به این کار هستند. در این محل طوفان می تواند سنگ ها و صخره هایی به وزن ده ها یا صندها پوند را جابجا کند. دانشمندان معتقدند، سنگ ها و صخره هایی که تحت تاثیر چرخه ذوب و انجماد قرار می گیرند، با وزش بادهای تند کنده شده و به حرکت در می آیند.
 



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:29 ::  نويسنده : پری


 

کوروش محمد خانی نامی آشنا در عرصه رقابتهای اتومبیلرانی است؛ اولین راننده ایرانی رقابتهای تک سرنشین که به مقامهای متعددی در سطح جهان رسیده است.


 

در روز زمان گیری با وجود مشکل فنی ای که داشت نتوانست در جایگاهی بهتر از ۱۳ مسابقه را شروع کند.


تنها با ۲۲ سال سن و استعداد بالا در یادگیری و رانندگی در کنار راننده های پر سابقه این رقابتها، کوروش تنها به یک نقطه نگاه می کند، رانندگی، پیروزی و رسیدن به مسابقات فرمول یک.


مکانیک ارشد او روبین کازانووا از اسپانیا از تلاش بی وقفه و استعداد کوروش شگفت زده بود و می گفت اینطور که او تلاش می کند، بزودی شاهد رفتن او بر روی سکوی قهرمانی خواهیم بود.


ماشین های اف-۲ زیر نظر مکانیک های تیم فرمول یک ویلیامز طراحی و اداره می شوند. با موتورهای چهارسیلندر ۱.۸ لیتری آئودی، تایرهای یوکوهاما و ۵۰۰ اسب بخار قدرت. این اتومبیل ها سریعتر و قدرمتند تر از اتومبیل هایی است که تا بحال کوروش رانندگی کرده است.


 

کوروش تنها بعد از دو روز تست پیاپی قبل از شروع فصل او خودش را به رده چهارم بهترین زمان رساند. بی شک این ستاره تازه وارد رقابتهای اف-۲ طرفدارانی در سنین مختلف جذب کرده است


 

در انتهای فصل این رقابتها به نفرات اول تا سوم گواهینامه سوپر آ داده می شود که چراغ سبزی است برای ورود به رقابتهای فرمول یک. گرفتن این گواهینامه کار آسانی نیست و این یکی از بهترین موقعیتها برای به دست آوردن آن است.


کوروش در مسابقه مرحله دوم هم با سبقتهای مکرر تنها در چند دور از ۶ راننده دیگر جلو زد تا اینکه در یکی از پیچها یکی از راننده ها راه او را بست و نتیجه برخورد آنها باعث شد تا کوروش به نتیجه ای بهتر از ۱۳ نرسد.


امسال چهارمین سال برگزاری این رقابتهاست و قرار است ۱۶ مسابقه در ۷ کشور اروپایی برگزار شود. به قهرمان این رقابتها موقعیت تست برای تیم فرمول یک ویلیامز داده می شود.


مرحله بعدی این مسابقات دو هفته دیگر در پیست آلگریو در پرتغال خواهد بود.


 

کوروش پیش از این در رقابتهای فرمول رنو بریتانیا حضور چشمگیری داشت و با به دست آوردن چندین پیروزی از سوی فدراسیون اتومبیلرانی جهانی به حضور در پیش مسابقه رقابتهای جهانی فرمول یک دعوت شد. او در آنجا به مقام سوم رسید و این کمک بزرگی بود برای کوروش تا به مرحله بالاتر مسابقات اتومبیلرانی جهانی برود.


 

در زمانگیری دوم برای مسابقه مرحله دوم با اشتباه تیمش در ارائه اطلاعات نادرست فدراسیون تیم را جریمه کرد و کوروش باید مسابقه را از ردیف آخر استارت می زد. او در پایان مسابقه سیزدهم شد.



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:27 ::  نويسنده : پری

شعری نسیت

                حرفی نیست

                               می نویسم بر خود

                                                     گردش افکارم

                                                                   تیرگی , من , او , آه

آتش جان سوزم

                     شاعران غم چینند

                                             شعرو آواز و خیال

                                                                       حافظم در غزل خود که چه ها می گوید



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:26 ::  نويسنده : پری



آنجا که سلسله جبال زاگرس در ساحل کویر ، آرام می گیرد تا در میان کوههای بلند و ستبرش مأمنی برای مسافر خسته کویر بوجود آورده تا از آفتاب جانکاه و طوفان شن ناآرام کویر ، دمی در سایه سار چنار و بید بیاساید و خستگی سراب کویر را در لطافت آب تسکین بخشد، شاهکاری از هنر زیبای طبیعت جلوه گر می شود. در این شاهکار به دور از هیاهوی شهر و غوغای دود و ترافیک ، سبزه زارهای زیبا و بکر دیده می شود که گویی مناظری از بهشت است.

در جنوب غربی کاشان و در دامنه کوههای سر به فلک کشیده ی کرکس دره ی بزرگ و پهناوری وجود دارد به نام برزک . توسعه طولی شهر در مسیر دره ای سرسبز ، وجود چشمه سارهای متعدد با آب قابل توجه که باعث گسترش باغهای میوه در طول دره شده است، آن را به باغ شهری زیبا تبدیل کرده که همچون نگینی در منطقه خودنمایی می کند و هوای آن مشام جان را عطرآگین کرده و هر دوستدار طبیعت را به سمت خود می کشاند.

وجود کاریزها ، چشمه های جوشان و رودخانه قدیمی که در میان شهر و کشتزارها روان است ، مناظری از جنگلهای طبیعی را برایمان تداعی می کند و برخورداری از فاکتورهای متعدد جذب توریست ( جاذبه های طبیعی ، آثار و ابنیه های تاریخی و برگزاری همایش ها و جشنواره ) برزک را به بزرگترین و مهمترین قطب گردشگری کاشان تبدیل کرده است.



پيشينه تاريخي شهر

سابقه برزک به 5000 سال قبل بر می گردد. وجه تسمیه ی آن برز به معنای سرزمین بلند و مرتفع که واقع در کوهستان است و این بلندی و خشکی در میان آب باشد و ک ، که تصغیر است و در مجموع برزک به معنای تپه کوچک است . از آثار تاریخی و دیدنی این شهر می توان به زیارتگاه امامزاده سراج الدین بن موسی بن جعفر ، حمام دوره ی صفویه ، آب انبار قاجاریه ، آسیاب آبی قدیمی ، تپه تاریخی قلعه ، آبشار و رودخانه و جاده تفریحی توریستی سعدآباد، چشمه احمد آباد و ... اشاره کرد که برخی از این آثار به همت و تلاش شهرداری احیاء و ترمیم شده است.

 

بخش برزک بزرگترین تولید کننده ی گل و گلاب شهرستان کاشان می باشد که با تولید بیش از 67% گل و 70% گلاب ، نقش مهمی را در اقتصاد منطقه به عهده دارد. گلاب مرغوب تولید شده در کارگاه های سنتی و کارخانه های صنعتی علاوه بر مصارف داخل کشور به کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای اروپایی نیز صادر می شود
 

اقليم

برزک با داشتن کاریزها و چشمه های خودجوش در کنار رودخانه ای قدیمی که در میان شهر و کشتزارها روان است و در دره ای سرسبز و خوش آب و هوا ، چشم اندازی بس زیبا و دلنشین دارد.
بارندگی در سطح شهر تا ارتفاعات 3800 متر از سطح دریا از 250 میلی متر تا 400 میلی متر در سال متغیر است. نزولات جوی که بیشتر برف است عامل اصلی تغذیه چشمه ساران زیبای منطقه است.
برزک به علت قرارگرفتن در چنین موقعیتی در تابستانها دارای آب و هوائی معتدل و در زمستانها دارای آب و هوائی سرد و پر سوز می باشد.
سر سبزی و شادابی برزک از برکت کاریزها و چشمه سارانی است که از کوههای اطراف سرچشمه گرفته است. صدای شرشر ریزش آبشارگون همیشگی این آبها شهر را در ذهنها چون نمادی از باغ فردوس می نمایاند . برزک دارای 20 چشمه و 7 حلقه قنات و 3 حلقه چاه می باشد.
پتانسیل مهم برزک جهت توسعه سرمایه گذاری در بخش اکوتوریسم به علت وجود اقلیم مساعد و چشم اندازهای طبیعی زیبا ( کوهها ، باغات ، چشمه سارها و رودخانه ها ) می باشد که لازمه آن سرمایه گذاری جهت ایجاد امکانات اقامتی و استراحتگاهی و توسعه راه های ارتباطی و خروج آن از انزوای جغرافیایی است. توسعه صنعت گلابگیری ، صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی و غیره نیز ضروری می نماید.

وجه نامگذاری :

 برزک ممکن است از برز به معنی زمین وسیع خالی گرفته شده باشد یا از برزه به معنای سربالایی کوه باشد یا از برزه به معنی کاریز و جویبار باشد یا از لغت بردزبه به معنی کشاوز باشد. از مجموعه لغات می توان چنین استنباط کرد که علت نامگذاری این لغت برای برزک مسلماً ارتباط این منطقه با زمین بلند و منطقه کوهستانی بودن آن و کشاوزی آن است و چنین معنایی با وضعیت و موقعیت جغرافیایی برزک هم مطابق می باشد به جهت اینکه برزک در ارتفاع و در بین کوهستان واقع شده ، با این وجود کشاورزی هم در حد مقدور آن انجام می شود که بیشتر درخت و اشجار در آن بعمل می آید. در لغت نامه دهخدا لغاتی از قبیل "برز"، "برزکوه" و "برزوک" آمده است "برز" به معنای زراعت ، کشت و زراعت که آن را ورز نیز گویند.
برزکوه : کوه بلند ، کوه رفیع
از این دو لغت با توضیحات زیادی که در لغت نامه دهخدا آمده می توان استنباط کرد که کلمه برزک هم به معنای محل کشت و زراعت است و هم به معنای سرزمین بلند و مرتفع که واقع در کوهستان است.
 



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:21 ::  نويسنده : پری

حلال مشکلات

پول من جن و تو بسم الله... انتَ محبوب و انَأ شیدا
می دوی و من به دنبالت.... هرچه می آیم تو ناپیدا
سرعتت اندازۀ نور است...سرعتم چون لاک پشت امّا
از تراول عقده ها دارم .... چون نمی آید به پیش ما
بانک بیت العشق می باشد.... گاوصندوقش عجب زیبا
ای کلید حل هر مشکل..... کی گشایی مای پروبلم *را؟
صاحبت با اعتبار تو .... می فروشد فخر بر دنیا
بی تو انسان پوچ و بی معنا ست....با تو اما قدّ ِ یک دریا
بی تو هرکس را گدا گویند.... با تو امّا می شود دارا
با تو هر عفریته ای خوشگل.... بی تو هر زیبا ، دراکولا
گل نسا تا با تو پیمان بست.... نام خود را می کند مینا
مش غضنفر می شود کامبیز.... کل تقی نامش شود پویا
گر به روی سنگت اندازند.... راه می افتد بدون پا
یک نفر از درد دوریت.... رفته از دیوارها بالا
دیگری از عشق روی تو....کرده در بند اوین مأوا
طفلکی شهرام دیدی شد.... عاقبت از عشق تو رسوا؟
گفت با « جاوید» دانایی.... ترمزت یک دم بکش آقا
آن چه را گفتی قبول امّا.... می دهم پندی تو را حالا
گرچه بالا می رود هرچیز.... همره این دلبر رعنا
معرفت اما نخواهد رفت...... لاجرم همراه او بالا
گفتمش حرفت درست امّا .... گوش کن این نکته را جانا
معده ام وقتی پر از خالی ست.... معرفت کیلوی چن بابا؟
معذرت از اینکه بالاجبار..... چند من چن شد در این دعوا



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:12 ::  نويسنده : پری

 

دروازه ابر، پارک هزاره، شیکاگو، ایلینویز، ایالات متحده


 

بودا بزرگ، وکسی در استان جیانگ سو، جمهوری خلق چین


مجسمه بوسه، سان دیگو، ایالات متحده


جانور نوتردام در پاریس، فرانسه


اودسا، اوکراین


 

مجسمه شیر بزرگ در میدان ترافالگار، لندن، انگلستان واقع شده


 

سان استبان، بوداپست، مجارستان






شارژ گاو، منهتن شهر نیویورک، ایالات متحده


 

مجسمه آدم و حوا ، توکیو، ژاپن


 

مجسمه Gatotkaca، بالی، اندونزی




پل اژدها، لیوبلیانا، اسلوونی




 

مسیح نجات دهنده، ریودوژانیرو، برزیل


 

مجسمه آزادی، جزیره آزادی، نیویورک، ایالات متحده


کارگر زن Kolkhoz و نمایشگاه مرکز روسیه، مسکو، روسیه

 



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:8 ::  نويسنده : پری



 

هر بار شما به خود قول می‌دهید امسال عادت بدتان را ترک می‌کنید ولی بعد از ساعت‌هایی آن عادت دوباره به سراغتان می‌آید اما یک خبر خوب برایتان داریم؛ تمام آنها گاهی انقدرها هم بد نیستند...

در اینجا به 10 عادت بد که محققان می‌گویند ممکن است به نفع سلامت شما تمام شود، اشاره می‌کنیم:

 

1.نیشخند‌زدن:

بیشتر ما عاشق نیشخند زدن هستیم. مثلا وقتی با نیشخند در مورد ارتباط عاطفی یک همکار یا مجموعه‌ای از رفتارها و انتخاب‌های کسی اظهارنظر می‌کنیم. این نیشخند‌زدن‌ها نه‌تنها باعث می‌شود بیشتر در مورد خصوصیات افرادی که دوروبر ما هستند بدانیم، بلکه خندیدن با دیگران هورمون‌های مفیدی را در بدن آزاد می‌کند تا از استرس و اضطراب خلاص شویم و این، حس خوشایندی در ما به وجود می‌آورد.

 

2.افراط در مصرف قهوه:

اگرچه نوشیدن زیاد قهوه می‌تواند برای سلامت مضر باشد، ولی یک قهوه سبک و باکیفیت و گرم، می‌تواند مفید هم باشد. مصرف به اندازه و متعادل قهوه (نه بیشتر از 3 فنجان در طول روز)، باعث می‌شود کافئین، متابولیسم بدن را سرعت ‌بخشد و توان تحمل ورزش‌های روزانه را افزایش ‌دهد حتی ریسک ابتلا به سنگ‌های کلیوی را کاهش می‌دهد.

نتایج مطالعه‌‌ای که در موسسه درمانی هاروارد انجام گرفته، ثابت كرده است زنانی که بیش از 2 فنجان قهوه در طول روز مصرف می‌کنند، کمتر افسرده می‌شوند و حتی نوشیدن 3 فنجان قهوه در روز، خطر ابتلا به دیابت را کم می‌کند.

 

3.پرجنب‌وجوش بودن 

جنب‌و‌جوش معلمان مدرسه را عاصی می‌كند اما نتایج تحقیقات اخیر نشان می‌دهد این كار حداقل برای بزرگسالان سودمند است. جنب‌وجوش کمک می‌کند وزن اضافی بدن خود را کم کنید.

 

4.غرولند کردن:

غرولند‌ معقولانه و شایسته‌ نیست، اما مطالعه‌ها نشان داده که در موقعیت‌های معین ممکن است واقعا خوب هم باشد. براساس تحقیقی، غرولندکردن هنگام كار نه‌تنها باعث می‌شود کارمندان بتوانند با استرس‌ها كنار بیایند، بلکه همبستگی بین آنها را هم بیشتر می‌کند در ضمن می‌تواند برای رهایی کوتاه‌مدت از درد یا تجربه‌های تلخ قبلی هم موثر واقع شود.

 

5.زیاد دوش‌گرفتن:

اگر فراموش کنید دوش بگیرید، ممکن است هیچ دوستی پیدا نکنید ولی اگر از آن افرادی هستید که مرتب در حال دوش گرفتن هستند، به سلامت خودتان و محیط اطرافتان كمك می‌کنید. شستشوی روزانه نه‌تنها پوست را از چربی‌های طبیعی که باعث انعطاف‌پذیری و مرطوب‌ماندن آن می‌شود، پاک می‌کند بلکه باکتری‌های خوبی که باعث پیشگیری از بیماری‌ می‌شود نیز از بین می‌برد بنابراین اگر تصمیم به ترک این عادت گرفته‌اید، روزی را که بیرون از خانه نبوده‌اید، انتخاب کنید.

 

6.عصبانی‌شدن:

خیلی از ما معتقدیم «عصبانیت» درنهایت باعث شرمندگی می‌شود. این یک حقیقت است که هیچ‌کس نمی‌خواهد اوقاتش را با شخصی که همیشه خونسردی‌اش را از دست می‌‌دهد و داد و فریاد می‌‌كند، بگذراند اما نتایج تحقیقات نشان داده که «عصبانیت» می‌تواند در حقیقت برای سلامت خوب باشد و بروز هیجان‌ها آثار استرس را کم می‌کند. براساس یافته‌های محققان سوئدی، در افرادی که رفتار درستی در محل كار ندارند و عصبانیتشان را در برابر برخوردهای ناعادلانه در محیط کار مهار می‌کنند، ریسک ابتلا به حمله قلبی دو برابر است.

 

7.حمام‌آفتاب:

در سال‌‌های اخیر، ‌عقیده این بوده که باید خودمان را در مقابل نور خوشید بپوشانیم تا از سرطان پوست در امان بمانیم ولی بیشتر کارشناسان می‌گویند استفاده کم‌ و متناوب از نورخورشید، مفید است! در انگلیس که کمبود ویتامین D فراگیر است، گروه‌های امدادگر و خیریه بیانیه‌ای را منتشر کرده‌اند که در آن توصیه شده هر فردی باید در نیمروز (ظهر)، 10 دقیقه بدون هیچ پوشش ضدآفتابی از نورآفتاب بهره‌مند شود تا از ریسک ابتلا به بیماری‌های کمبود ویتامین D در امان باشد (مثل راشیتیسم). طبق برخی مطالعه‌ها، ویتامین D که به‌وسیله نورخورشید تامین می‌شود، می‌تواند از ابتلا به سرماخوردگی و تب جلوگیری کند. محققان تاکید کرده‌اند افراد باید بعد از 10 دقیقه، خود را بپوشانند و پوست هرگز نباید در انتهای روز قرمز شود.

 

8.بیش از اندازه در رختخواب ماندن:

اگر از خوابیدن (استراحت) آخر هفته احساس گناه می‌کنید، بهتر است این احساس را كنار بگذارید. براساس نتایج تحقیقات علمی، خواب می‌تواند به شما کمک کند تا بیشتر عمر کنید و از طرفی به حفظ حافظه و کم شدن استرس هم کمک می‌کند و اگر به اندازه کافی استراحت نکنید، احتمال بروز حوادث نامطلوب مثل تصادف، خطرهای ایمنی در کارخانه‌ها و...بیشتر می‌شود یا باعث افزایش وزن و ریسک ابتلا به بیماری‌های قلبی خواهد شد. علاوه بر این، به تاخیر انداختن خروج از رختخواب در صبحگاه و بستن ‌چشم‌ها فوایدی برای سلامت دارد چون طبق تحقیقات به عمل آمده، تمرین‌های سخت ورزشی در صبح زود می‌تواند باعث به خطر انداختن سیستم ایمنی شود.

 

9.پرداختن به علایق:

اگر چه علاقه به مصرف غذاهای آماده، سلامت تغذیه شما را از بین می‌برد ولی خوردن یک خوراكی لذت‌بخش و خلاف قوانین تغذیه‌ نه‌تنها شادمانی‌تان را زیاد می‌کند، بلکه باعث می‌شود به رژیم‌غذایی خود ادامه دهید. بسیاری از افراد به خوردن غذاهایی که برایشان ممنوع است، راغب می‌شوند. هیچ اشکالی ندارد اگر کمی نسبت به آنچه باعث کم شدن اشتیاقتان می‌شود، علاقه نشان دهید به‌خصوص اگر محدودیت‌های سخت رژیمی دارید این اشتیاق می‌تواند علامتی از کمبود موادمغذی در رژیمتان باشد.

 

10 رویاپردازی:

بسیاری از ما رویاهای روزانه را معادل با تنبلی یا از زیر کار دررفتن می‌دانیم در صورتی که تحقیقات نشان می‌دهد که اجازه‌دادن به سرگردا‌ن‌بودن ذهن می‌تواند توانایی‌ حل مشکلات را بالا ببرد و باعث ‌شود قسمتی از مغز که مخصوص حل مشکل است، خیلی بیشتر از بخشی که تمرکز بر فعالیت‌های روتین (معمولی) دارد، فعال شود. رویاپردازی علاوه بر اینکه باعث می‌شود زمان انجام وظایف روزمره را افزایش دهید، این توانایی را به شما خواهد داد که این فعالیت‌ها را در بین سایر مشکلات مهم زندگی‌تان جای دهید.



دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:54 ::  نويسنده : پری

 

 

 

 

 



دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:52 ::  نويسنده : پری

اندیشه فغان است و فغانی گذران است

                                             دلدادگی و عشق همه وهم جهان است

گو  دلبر  شیدا  که  گر  آیی  تو  بر ما

                                             هیزم زتنم هست و دو آتش ز میان است

جز وسوسه و شهوت ما سیتره ای نیست

                                             گوپاکی این دل که کجارفت و نهان است

درد  غمِِِ  دلدادگی  و  چشم ِ   دو   گریان

                                              پوچ است و همه ریشه ما.....

.



درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پری دریایی و آدرس mermeid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان




آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 50
بازدید کل : 123465
تعداد مطالب : 359
تعداد نظرات : 31
تعداد آنلاین : 1